به گزارش پایگاه خبری گلونی، آرین ابراهیمینژاد دانشجوی کارشناسی ارتباطات در نشریه پندار نوشته است: امروزه جایگاه و اهمیت علم مدرن در جامعه بر کسی پوشیده نیست. عدهای علم مدرن را موتور محرک توسعه در ایران میدانند و عدهای نیز آن را آفتی میدانند که بر سر راه تعالی ایران قرار گرفته است. اما در میان طیف نزاعهای گوناگون، آنچه که به لحاظ تاریخی برای ما اهمیت دارد این است که اولین مواجهه ایرانیان با تمدن جدید غرب مواجهه با علم و فناوری مدرن غربی بوده است (زائری و محمدعلیزاده، ۱۳۹۳: ۱۳). بنابراین فارغ از این نوع از نزاعها به نظر میرسد آنچه که میتواند فهم دقیقتری از اثرات علم مدرن در ایران را نشان بدهد، تحلیل فرآیندهایی است که علم مدرن به واسطه آن جای پای خود را در جامعه ایران باز کرده است. بدون شک فرآیندهای تثبیت علم مدرن در ایران وجوه گوناگونی دارد؛ اما با ورود رسانههای جمعی به ایران، علم مدرن به رسانهها راه یافت و به تعبیری از طریق رسانههای جمعی وارد زندگی روزمره مخاطب ایرانی شد. در این میان تلویزیون به عنوان یکی از قدرتمندترین رسانههای جمعی در ایران مدرن، که ارتباط تنگاتنگی با زندگی روزمره انسان ایرانی داشته و دارد، از طریق پخش برنامههایی در ژانرهای مختلف نقش بسیار مهمی را در عمومی کردن علم مدرن در کنار مطبوعات ایفا کرده است. از این رو تحلیل و بررسی جایگاه و نحوهی بازنمایی علم مدرن در تلویزیون ایران دارای اهمیت فراوانی است.
در حوزه مطالعات رسانهای و ارتباطی، حوزهای بینارشتهای تحت عنوان ارتباطات علم متولد شده است که به صورت کلی به مطالعه فرآیندهای ارتباطی و رسانهای در علم میپردازد. در این جستار کوتاه قصد بر آن است تا در ابتدا ادبیات نظری مربوط به ارتباطات علم به طور خلاصه بررسی شود و در مرحله دوم ارتباطات علم در سیمای جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
تعریف ارتباطات علم
بهصورت کلی در ارتباطات علم، پیام علم است.(اجاق، ۱۳۹۲: ۲۳۶) اما در این میان، تعاریف دقیقتری نیز از این حوزه ارائه شدهاست که طبق این تعاریف مدل های مختلفی از ارتباطات علم و تکنولوژی مطرح شده است.
در رهیافت اول، حوزه ارتباطات علم به کانالها یا وسایل ارتباطی محدود میشود و آنچه که در محور قرار میگیرد، انتقال علم است و به این ترتیب حوزه تولید و مصرف علم مورد توجه قرار نمیگیرد(همان: ۲۳۷). بنابراین مسئله محوری در این تعریف از ارتباطات علم، انتقال علم از طرف دانشمندان به سوی عامهی مردم است. اما در رهیافت دوم، سخن از همگانی کردن علم به میان میآید و به وجوه مربوط به تولید و مصرف علم نیز در فرایند ارتباط علمی توجه میشود، در نتیجه انتقال علم به تنهایی در این تعریف محوریت ندارد(همان: ۲۳۹).
مطابق این دو تعریف از ارتباطات علم، سه مدل در ارتباطات علم مطرح شده است که این سه مدل بر اساس نحوه مشارکت مخاطب در فرآیند ارتباط از یکدیگر متمایز شده اند.
مدل اول مدل کمبود نام دارد که در آن فرض میشود که عموم مردم اطلاعات اندکی نسبت به علم دارند و بنابراین باید به مردم اطلاعات پیرامون علم و تکنولوژی را به صورت مستقیم عرضه کرد. در این مدل جایگاه دانشمند بالاتر از عموم مردم است و ارتباطی یکسویه میان دانشمند و عموم فرض میشود(خانیکی و زردار، ۱۳۹۳: ۸۹۱). مدل دوم، گفتگو نام داردکه البته به نقصانی پیچیده نیز ترجمه شدهاست. در این مدل، برخلاف مدل کمبود، به ظرفیتهای مشارکتی عموم مردم نیز توجه میشود. طبق این مدل عموم مردم از طریق صحبتکردن و گفتوگو در فرایند ارتباط علم مشارکت میکنند. (وصالی و اجاق، ۱۳۸۸: ۶۵). مدل سوم نیز مشارکتی نام دارد. در این مدل نقش و حضور عموم مردم در فرایند ارتباط بیش از مدل گفتگو است و عموم در تصمیمگیریها و یافتن راه حل برای مسائل علمی دخالت دارند. به تعبیری در این مدل به دانش علمی به عنوان یک امر نسبی، محدود و موقتی نگریسته میشود و عموم نیز در تولید علم مشارکت دارند. (همان).
لازم است تا به سایر تحقیقاتی که در حوزه ارتباطات علم و تکنولوژی بر روی برنامههای سازمان صداوسیما انجام شده است نیز اشاره کنیم:
شیخجباری و اجاق در مطالعههایی که پیرامون ساختار ارتباطات علم و جامعه در ایران انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که سازمان صدا و سیما در کنار وزارت آموزشوپرورش و دانشگاهها نقش محوری در رشد و توسعه ارتباطات علم و تکنولوژی در کشور دارد. به عقیده آنان در برنامههای توسعه و همچنین در ساختار دولتی کشور بخش و یا ماده قانونی مربوط به ارتباطات عمومی علم تعریف نشده است، اما در سازمان صداوسیما و همچنین وزارت آموزش و پرورش فعالیتهایی درخصوص ارتباطات عمومی علم و فناوری انجام شده است. هرچند در تحلیل نهایی، آنان به این نتیجه دست نیافتهاند که فعالیتهای انجام شده در این دو سازمان برنامه محور نیستند و روشهای بهکار رفته نیز عموما بدون مشورت متخصصین علوم و متخصصین علوم اجتماعی و ارتباطات انتخاب میشوند(شیخ جباری و اجاق، ۱۳۹۱: ۶۷-۶۹).
ارتباطات علم و سیمای جمهوری اسلامی
تلویزیون ایران در طول زمان به تولید و پخش برنامههایی در حوزه علم مدرن و فناوری پرداخته است. بنابراین به دست آوردن تصویر کلی علم در تلویزیون ایران نیازمند مطالعه تاریخی فرآیندهای ارتباطی برنامههای تلویزیون است اما در این جستار سعی میشود تا تصویر کلی از وضعیت فرآیندهای ارتباطی در برنامههای علمی سازمان صدا و سیما ارائه شود.
برنامههای علمی در تلویزیون عموما حول محور علوم تجربی و همچنین تکنولوژی مدرن قرار دارند و درنتیجه کمتر برنامهای را اکنون در تلویزیون میتوان یافت که به سایر حوزههای علمی از جمله علوم انسانی پرداخته باشد. در این جستار ۶ برنامه تحت عناوین کافه فناوری، طلوع دانش، علم و زندگی، چیستا، فنآور و به روز که از سال ۱۳۹۴ از سیما پخش شدهاند مورد تحلیل قرار گرفته است.
بر اساس تحلیل انجام شده، به صورت کلی مدل ارتباط علمی در این برنامهها مدل کمبود و یا نقصانی بوده است. به این صورت که انتقال پیام به شیوه یک طرفه از تولیدکننده به مخاطب در جریان بوده و بنابراین مخاطبان هیچگونه نقشی در فرآیند تولید علم نداشتهاند. در این میان علم تجربی مدرن نیز به عنوان مجموعهای منسجم و خطاناپذیر بازنمایی شده است. در نتیجه به نظر میرسد در تلویزیون ایران علم به عنوان امری والا و از طریق مدلهایی یکسویه به مخاطبان عرضه میشود. این شیوه بازنمایی و این مدل ارتباط علم که در برنامههای سازمان صدا و سیما در جریان است، موجب از میان رفتن نگرش انتقادی نسبت به علم مدرن در ایران میشود.
منابع:
اجاق، سیده زهرا(۱۳۹۲) تحلیل تاریخی وضعیت ارتباطات عموم علم در مجلات ایرانی، اطلاع رسانی و کتابخانه های عومی، شماره ۷۳، تابستان ۹۲
خانیکی، هادی ؛ زردار، زرین(۱۳۹۳) علم در رسانهها؛ فرآیند برساخته شدن علم در چارچوب های رسانه ای، پردازش و مدیریت اطلاعات، شماره ۴، تابستان ۱۳۹۳
شیخ جباری، محمدمهدی؛ اجاق، سیده زهرا(۱۳۹۱)ساختار ارتباطات علم و جامعه در ایران: ترویج علم، نشاء علم، شماره۲، خرداد ۱۳۹۱
زائری، قاسم؛ محمدعلیزاده، حاجیه(۱۳۹۳)دیرینه شناسی طرح دانشگاه اسلامی در ایران، راهبرد فرهنگ، شماره ۲۵، بهار ۱۳۹۳
وصالی، منصور؛ اجاق، زهرا(۱۳۸۸) ترویج علم مباحث مفهومی و روش های آن، رهیافت، شماره ۴۴، بهار و تابستان ۱۳۸۸
پایان پیام