حسن از دلار پرسید

حَسَن از دُلار پرسید

دُلار الان یا الان؟! این حال قیمت شتابان این روزهای دلار است؛ الان ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه روز یک‌شنبه نوزدهم فروردین‌ماه ۱۳۹۷ قیمت دلار نزدیک به ۵۷۰۰تومان است.

پایگاه خبری گلونی، علی‌اکبر مجدراد: شعر طنز «حَسَن از دُلار پرسید» نقیضه‌ی شعر معروف «به کجا چنین شتابان» سروده استاد شفیعی کدکنی است؛ که به مناسبت این احسن‌الحال اقتصادی! آن را گفته‌ام:

حَسَن از دلار پرسید

«به کجا چنین شتابان؟»
حَسَن از دلار پرسید…

«دلِ من گرفته زین‌جا
هَوَس فساد دارم
ز خیال راحتت جان؟»

«همه آرزویم، اما
چه کنم که در حُبابم…»

«به کجا چنین شتابان؟»
«به هر آن کجا که باشد به جز این حباب جایم»

«تِرِکد حُبابت! اما، تو و دوستی، چو ما را
گر از این فضای ایران به سلامتی گذشتی
تو به عامل گرانیت
برسان سلامِ ما را»

در حباب دلار موقعیت کنونی را حفظ کنید

پدرم اما همیشه عقیده است در حباب باید طوری کلاه خود را سفت بچسبیم که موقعیت کنونی‌مان حفظ بشود. برای همین نمی‌گذاشت در حباب برویم دلار بخریم. می‌گفت یک درصد اگر بزند و ارزان بشود بیچاره می‌شویم و تا هفت‌نسل باید گدایی کنیم.

البته هر بار که حباب شد و دلار گران شد، دیگران خریدند و بردند ولی پدرم نه خرید نه فروخت. در تمام مدت حباب در خانه می‌ماند تا به قول خودش همین یک آلونک را از دست ندهیم.

البته در حباب‌ها همیشه تعدادی از افراد فامیل به فنا می‌رفتند. پدرم هم همیشه غصه‌شان را می‌خورد که چرا طمع کردند و اندک مال را در راه حباب به باد دادند.

پدرم عقیده داشت قشر متوسط باید به متوسط بودنش راضی باشد و خیال نکند به راحتی می‌تواند تبدیل به قشر مرفه بشود. پدرم می‌گفت قشر متوسطی که سودای پورشه‌ کند عاقبت یا به خاک سیاه می‌نشیند یا اختلاس می‌کند و اعدام می‌شود.

برای همین همیشه به ما می‌گفت به متوسط خود راضی باشید. الان دو روز است می‌خواهم به متوسط خود راضی باشم اما مگر دلار ۶ هزارتومانی اصلا قشر متوسطی باقی می‌گذارد؟ این طوری یا همه مرفه می‌شویم یا بیچاره.

پایان پیام