خدا صدایش را شنید سیل آمد و بردش

خدا صدایش را شنید سیل آمد و بردش

 ادامه داد: ببار لعنتی ببار آب نداریم که خدا صدایش را شنید سیل آمد و بردش.

 پایگاه خبری گلونی علی‌اکبر مجدراد: یک روز بارانی اردیبهشتی به میان مردم رفتیم:

خدا صدایش را شنید سیل آمد و بردش

عابر پیاده‌ای به ما گفت: یک روز که باران می‌آمد از خوشحالی خودم را در معرض چاله‌ها و دست‌اندازهای پرآب خیابان قرار دادم تا با ردشدن هر ماشین هیکلم به گُل کشیده شود تا شکرخدا را بهتر به جای آورم. وی با تشکر از انعکاس مناسب حال آن‌روز بارانی‌اش که در تلویزیون مشاهده شده است، ادامه داد: ببار لعنتی ببار آب نداریم که خدا صدایش را شنید سیل آمد و بردش.

سلبریتی و روز بارانی

یک سلبریتی که خواست نامش فاش نشود به ما گفت: روزهای بارانی ملت عقلشان پاره سنگ بر می‌دارد!

باران کوثری که خواست نامش فاش نشود در ادامه گفت: خداشاهده من زیر پتو و پشت پنجره از آمدن و تماشای باران لذت می‌برم اما نمی‌دانم چه صیغه‌ای است که روزهای بارانی مردم همدیگر و من را مخاطب قرار می‌دهند که ببین باران میاد…
این در حالیست که من اصلا نمی‌آیم، اصلا نمی‌دانم کجا می‌روند که بیایم.
در همین حال هوا غرید و بارید و ما گفتیم جون عجب بارانی…
خدا شاهده همین مشاهده رحمتش و به شکر اندرش چشمای ما را از کاسه درآورد و از چند ناحیه دچار نقص عضو کرد طوری که در محل جای اکبر، اکرم صدای‌مان می‌کنند.

چترها را باید بست زیر باران باید رفت

خدا صدایش را شنید سیل آمد و بردش

مسئول بیمارستانی آمار مصدومان در روزهای بارانی و درآمد بیمارستان را خوب خواند و گفت: تشکر می‌کنم از همه‌ی مردمی که چترها را بستند و زیر باران رفتند، رفتند حتا تگرگ زد اما چتر را باز نکردند تا حال ما خوب باشد، اینطور حال آنان خوب باشد حال ما هم خوب است.

به مسئول یادآور شدیم وجدانن امروز باران بود ولی تگرگ خیر که ایشان با ذکر علتی کارشناسی ما را انگشت به جایی رها کرد و گفت: ممنونم از این یادآوری به جای شما آخه گلم، عزیزم، باشعور، نفهم، کِش‌مغز آیا جماعتی که چترها را می‌بندند و زیر باران و تگرگ می‌روند، چشم‌هایشان را نمی‌شویند تا جوره دیگر ببیند؟
می‌شویند دیگه! اینها وقتی چشم‌ها را می‌شویند، چاله و چاه را مسیر هموار می‌بینند، یا به کل نمی‌بینند که در این حال چی؟ دیدند.
در آخر با تشکر از شما باید بگویم، می‌شوری بشور ولی نفهم آخه وایتکس؟!

بارون میاد جرجر

راننده‌ی خواننده‌ای در ترافیک اتوبان ستاری به ما گفت‌ اونوقتا که عاشق بودم یه عاشق خجالتی بارون میومد جرجر رو پشت‌بوم هاجر هاجر عروسی داره تاج خروسی داره، حالا بماند جنسیت هاجر با تاج خروسی و آن بخت و تخت و داماد بدبخت و…

ترافیک باز شد و راننده‌ی خواننده زد تو دنده دید به هیکل بنده و برای نزول رحمت الهی شکرخدا لازم شد.

و من آن شب خوشحال در بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دو تلویزیون مشاهده شدم.

پایان پیام