شایعه ازدواج بازیکن با بازیگر جواب می‌دهد

پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفری‌خواه: بهرام: خب بگذار نگاهی به اپلیکیشن برنامه‌هایمان بیفکنیم؛ حال منطبق بر این زمان بندی؛ این ساعت ساعت تولید یک شایعه است. بگذار کمی سطح دغدغه‌های ملت را رصد کنیم و ببینیم امروز نیاز به چه دغدغه تازه‌ای دارند!

کاوه: سلام. باز که تو کله سحر سرت تو گوشیه!

بهرام: می‌خواهیم اخبار مملکت را رصد کنیم.

کاوه: می‌بینم که کم‌کم داریم به یه اشتراکات تازه‌ای می‌رسیم اونم بعد از ۴ دهه. حالا بگو دنبال اخبار چه حوزه‌ای هستی؟ فرهنگی؟ اجتماعی؟ هنری؟ سیاسی؟ اقتصادی؟!

بهرام: حوزه‌اش خیلی توفیر ندارد؛ مهم این‌است که خبرش بترکان باشد!

کاوه: یعنی دنبال اخبار انتحاری هستی؟ اونها که دیگه بساطشون جمع شد خدا رو شکر!

بهرام: نه منظورمان این است که کل فضای مجازی را تسخیر کند و ترجیح می‌دهیم شایعه باشد. در نهایت تکذیبش می‌کنیم اما ناممان بر سر دهان‌ها می‌افتد و پروفایل ویزیت‌مان بالا می‌رود و اقبال عمومی نسبت به ما هم بالاتر خواهد رفت و همه اینها در نهایت باعث گردش مالی و ایجاد نقدینگی در جیبمان می‌شود!

کاوه: یعنی از عمد می‌خوای یه شایعه رو پخش کنی!

بهرام: بله ترجیحاً شایعه مرگ و میر هنرمندان یا کج شدن یک برج یا خبر ازدواج طلاق باشد و ترجیح می‌دهیم یک طرف قضیه فوتبالیست و طرف دیگر یک سلبریتی باشد این روزها ترکیب زوج‌ها جواب می‌دهد.

کاوه: فایده‌اش چیه؟ خب مگه بیماری!

بهرام: گمان مبر که چون از خون ما هستی به تو اجازه گستاخی می‌دهیم همین حالا می‌توانیم زبانت را از ته حلقت بیرون بکشیم.

چرا شایعه؟

کاوه: منظورم اینه که خب چرا باید یه شایعه دروغ رو پخش کنی!

بهرام: این یک تکنیک فردی است که ارزش تجاری بالایی دارد؛ تصور کن تو یک فوتبالیست همیشه روی نیمکت هستی وقتی خوراک رسانه‌ها می‌شوی در فصل بعدی می‌توانی به حضور روی زمین امیدوار باشی و اگر یک بازیکن فیلم‌های شانه تخم‌مرغی باشی بعد از توجه رسانه‌ها می‌توانی در لیست تاپ تن‌ها بیای. ما هر هفته دایرکتمان پر از پیشنهادات افراد مشهور است برای شایعه ساختن درباره خودشان و سبک زندگی‌شان.

کاوه: خب اگه این‌جوری باشه که خیلی بهتر از درس خوندن و دنبال کار گشتن و هیچی پیدا نکردنه!

بهرام: کم‌کم افق‌های روشن‌تری را می‌بینی اما فراموش نکن این پیشنهادات را نباید رسانه‌ای کنی؛ تو شایعه می‌سازی و آنها پس از اطمینان از کلیک‌خور بودن آن حاشایش می‌کنن. پورسانت و سهم تو از این بیزینس بستگی به آب‌وتابی دارد که به آن می‌دهی. در ضمن باید استاد در رفتن باشی وگرنه دو ماه تا دوسال زندانی در انتظارت است.

شرایط شایعه

کاوه: حالا از کجا باید شروع کنیم. ببین من شایعه‌های حیثیتی نمی‌سازما گفته باشم. شایعه‌هایی که باعث سکته و امید الکی بشه هم نمی‌سازم. حریم خصوصی آدم‌ها هم که اصلاً تخصص شماست نه من. چیزی هم نمی‌گم که ارزش دارایی ملت بالا و پایین بشه. حباب هم نمی‌سازم. با تورم و سیاست و اقتصاد و پیشکسوت و تیم‌های ملی هم شوخی ندارم! زلزله و سیل و شیوع آنفلونزا و وبا رو هم نیستم! این‌ها خط قرمزهای منه. حالا بگو دنبال چی بگردم!

بهرام: با این همه تبصره و تک‌ماده به‌گمانمان بهتر است کتابی در باب انواع رومِرها و شایعات کتابت نمایید و از دور با کف دو انگشتی و سوت بلبلی و گاهی برچسبی از جنس قلب و عالی بود ما را دلگرم نمایید! بگذارید ما خودمان راه خودمان را بیابیم تا کم ریسک‌تر جلوه کند!

کاوه: باشه. فقط چیزی لازم داشتی بگو. ولی تو هم یه اساسنامه برای خودت بذار لااقل حریم خصوصی رو خط بگیر!

بهرام: به‌نظرمان بهتر است شما روی پایان‌نامه سومتان تمرکز کنید و خودتان را درگیر این حواشی نکنید. بگذارید ما هم به آرامش برسیم و خبرهای دست هزارم به گوش مردم نرسانیم. شما می‌توانید در بخش تدارکات به ما کمک برسانید. نگهبان‌ها برادرم را به بیرون از اتاق راهنمایی کنید!

کاوه:‌ خب بابا عصبانی نشو. خودم دارم می‌رم…دارم می‌رم!

پایان پیام

کد خبر : 94119 ساعت خبر : 2:39 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=94119
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات