به گزارش پایگاه خبری گلونی داریوش فرضیایی در اینستاگرام خود نوشت:
امروز به بهانه فوت آن مرحوم واجب میدانم کمی هم از درد و دلهای خود بنویسم، چه کسی میداند در دل ما چه میگذرد!
همه فقط ما را کاراکترهای کودک میشناسند و اگر صحبتی جدی داشته باشیم یا در مراسمی شرکت کنیم هرکس به زعم خود قضاوت نادرست میکند و گاهی هم حکم غلط صادر میکنند که مثلا فلانی هم خواسته اسمی این وسط ازش برده بشه. غافل از اینکه بنده هم مثل شما شاید خیلی از دردها را در سینه محفوظ نگه داشتهام. زیرا معتقدم مردم حقشان شادیست نه گریه!
چه کسی میداند در طول این سالها برنامهسازی عموپورنگ و تیم سازندهاش با چه مشکلات و موانعی دست و پنجه نرم کردهاند، حتی در حال حاضر نیز آنقدر مسائل و موانع وجود دارد که گاهی مواقع واقعا به انتها میرسم و چنان بیانگیزه میشوم که دوست دارم سر به بیابان بزنم، اینها را به کسانی میگویم که دائما از دور فقط تماشا میکنند و حسادت میورزند. بنده اگر به هر قیمتی دنبال آنتن بودم مطمئن باشید در طول این سالها شرایط برایم خیلی بهتر بود. ولی از ابتدا تاکیدم بر نوآوری، مردمی بودن، خلاقیت و صداقت بوده است!
ما را جدی نمیگیرند
بدبختی ما این است که چون کودککاریم هیچکس ما را جدی نمیگیرد. چه در سازمان خودمان و چه در فضای جامعه. در صورتی که در همه دنیا بیشترین بودجهها را به کارهای کودک اختصاص میدهند چون میدانند آینده کشور به دست آنان رقم خواهد خورد. اینجا همهچی برعکس است. فقط چند برنامه شاخص بزرگسال باید مورد حمایت مالی و توجه مدیران مربوطه قرار بگیرد و کودکان ما باید آنها را ببینند. تنها دلخوشی من بخدا فقط لبخند مردمی است که در کوچه و خیابان به هنگام مواجه با آنها میبینم یا وقتی به عیادت کودکانی که در بیمارستانها بستری هستند میروم و برای لحظاتی شاد میشوند.
کی میآیی تلویزیون؟
اما نکته متأثر کننده اینجاست که تا وقتی مرا میبینند میگویند: عمو پس کی میآیی تلویزیون؟ آن موقع است که جگرم آتش میگیرد و دوست دارم دستاندرکاران آنجا میبودند تا از چهره معصوم این عزیزان شرمسار میشدند تا بدانند فرزندان ما دلخوشی و شادیشان همین برنامههایی بود که میدیدند.
من از همه شما والدین و فرزندان عزیزتان عذرخواهی میکنم که نمیتوانم جوابگوی احساسات پاکتان باشم ولی به جان مادرم من همه تلاشم را کردم تا فقط شادیآور باشم نه غم و اندوه! این روزا در فضای مجازی به همه چه کودک چه بزرگسال فحش و ناسزا میدهند گاهی شک میکنم که آیا من بخشی از خاطرات کودکیشان بودهام یا خیر! در مجموع خوش به حال آنان که رفتن و بیشتر از این رنج ندیدن.. یاعلی.
پایان پیام