دلار از ده تومن هم میگذره
اما امروز که دارم میبینم دلار هی داره میره بالا خیال وایستادن هم نداره کمکم داره باورم میشه. وقتی میبینم یارانه شده پنج دلار، خندم میگیره.
پایگاه خبری گلونی، راضیه حسینی: این خالهی ما آدم خیلی آرومیه. یه طور اعصاب خورد کنی آرومه.
یعنی بهش میگی فلان جا شلوغ شده ملت اعتصاب کردن، سیل اومده، تگرگ زده ماشینا رو ترکونده، شهاب سنگ قراره بیاد صاف بخوره وسط هال خونتون، فقط با لبخندی ملیح نگاهت میکنه. جوری آروم وبیصدا که تو دلت میخواد اونقد سرتو بکوبی به دیوار تا از هوش بری.
خالهی ما نزدیک بیست ساله که کارمند بانکه. اونم کدوم قسمت؟ قسمت ارزی. زندگیش خلاصه میشه تو کار، خونه و سروکله زدن با دو تا بچههاش و البته همسرش ، که از قضای روزگار برادر شوهر ما هم شده. یعنی خاله با حفظ سمت جاری بنده هم هست. یعنی پسر خالههای بنده پسرعموهای بچم هستن.
چند روز پیش خاله رو جور عجیبی دیدم. اصلا تا حالا این شکلی ندیده بودمش.
یهو بی مقدمه صداشو برد بالا و با عصبانیت گفت: «این چه وضع مملکته. داریم نابود میشیم. دلار شده هفت تومن (الان که دارم مینویسم نمیدونم دقیقا چند شده این هفت تومن مال چند روز پیشه)
همینطور پیش بریم ده تومن هم رد میکنه. میدونی یعنی چی؟ یعنی پول ما دوزار ارزش نداره. یعنی سرمایت هر چند دلار بود الان نصفشم نمیشه.»
فقط داشتم به خالم نگاه میکردم. باورم نمیشد اسطورهی آرامش هم قاطی کرده باشه. خدایی هول کردم یعنی اوضاع اینقدر خراب شده که خالهی ما هم اعصابش کشش نداره. وقتی گفت دلار ده تومن هم بیشتر میشه تو دلم گفتم امکان نداره دیگه اینقدر هم مملکت بی در و پیکر نیست که.
دلار از ده تومن هم میگذره
اما امروز که دارم میبینم دلار هی داره میره بالا خیال وایستادن هم نداره کمکم داره باورم میشه. وقتی میبینم یارانه شده پنج دلار، خندم میگیره.
چیکار کنم به قول شاعر ” کارم از گریه گذشتست به آن میخندم”.
اتفاقا دیروز عکس آقای روحانی رو که توارتفاعات توچال دیدم متوجه شدم ایشون هم کارشون از گریه گذشته و دارن حسابی میخندن. البته اگه گریهای تو کار بوده باشه!
آقایون، مسٶلین محترم! این حباب عین وردنه داره مملکتو صاف میکنه، کجایین؟ دقیقا کجایین؟
پایان پیام