پایگاه خبری گلونی، مهدیسا صفریخواه: فیلم طرفداران کرواسی در ایستگاه آتشنشانی آدم رو داغون میکنه. خالی میکنه، به فکر میندازه و وسوسه میکنه که از خودش بپرسه اگه ما بودیم چیکار میکردیم؟ اما جرئت شنیدن جواب تو ذهنش رو هم آدم نداره.
شروع یک قهرمانی
داستان از بازی یک هشتم شروع شد، دقایق آخر و آخرین ضربات پنالتی و پنالتی آخر کراواتها. زنگ مٲموریت تو ایستگاه آتش نشانی به صدا درمیاد و اونها معطل نمیکنن برای انجام وظیفه و ۳ ثانیه بعد پنالتی گل میشه و اونها رفتن به مٲموریت.
الگو برداری کنیم
ژاپن کم بود، از فردا کرواسی رو هم باید بکوبیم تو سر این و اون. تو سر خودمون و مسئولین. دیگه همه دنیا رو باید بکوبیم تو سر خودمون. مثل بچگیهامون که همه بچههای مردم از ما مودبتر و درسخونتر بودن، البته به استناد حرفهای پدرومادرمون.
عوارض جانبی وجدان کاری وطنی
مسئولیت پذیری و وجدان کاری رو وقتی کنار هم بذاریم، ترکیب قشنگی میشه. در حد اسطورهها حماسی میشه و در حد عاشقونهها رمانتیک. برای همین این ترکیب واسهمون ضرر داره. دانشمندان میگن باعث نفخ شکمی، راش و بثورات پوستی و دوبینی و توهم و پارانویا میشه. برای همینه که کمتر از این چیزها تو زندگیمون میبینیم. وقتی نبینیم طبعاً دلمون هم نمیخواد
سه ثانیههای قهرمانانه
ما هنوز قهرمانهای پلاسکو رو خوب به یاد داریم. اونقدر هم نمک نشناس نیستیم. منظورمون از این ۳ ثانیه هرجا می تونه باشه.اون اپراتوری که حوالهمون میکنه به ناکجاآباد یا پشت بوق اشغال پزشک کشیک یا اورژانس اجتماعی یا حتا اداره برق.
همه قهرمان باشیم
همه مون باید اون سه ثانیه تا قهرمان ملی شدن رو هدر ندیم. مثل همه مردم دنیا. کار سختی نیس فقط قبل از هرپیچوندن خودمون رو بذاریم جای اونی که داریم بهش سرویس میدیم حالا هر خدمتی باشه مهم نیس. مهم اینه که اگه درست رفتار کنیم میتونیم قهرمان اون آدمها باشیم.
پایان پیام