مجموعه شعر تماشایی اثر میلاد عرفانپور در آخرین روزهای اسفندماه سال ۱۳۹۶ زیر خط چاپ رفت و در روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران برای اولین بار در غرفه موسسه شهرستان ادب عرضه شد.
به گزارش پایگاه خبری گلونی کتاب تماشایی از سه دفتر تشکیل شده که مخاطب در دفتر نخست با ۲۰ غزل، در دفتر دوم با ۳۲ شعر نیمایی و در دفتر سوم ۶۸ رباعی از عرفانپور روبهرو میشود.
از این رو این کتاب بدون شک یکی از بهترین و جامعترین آثار عرفانپور است.
شعر عرفانپور را از زوایای مختلف میتوان بررسی کرد اما اگر بخواهم به نخستین مولفه شعر او اشاره کنم باید بگویم که عرفانپور در شعرش برای مخاطب دست به ساختوساز تصویری میزند.
یعنی در گام نخست بنای ذهنی مخاطب از یک تصویر را بهم میزند و در گام بعدی دست به ساخت چنان تصویری میزند که مخاطب میتواند تصویر گذشته خود از آن موضوع را دور بریزد و به سراغ تصویر جدیدی برود.
اگر بخواهیم برای نظریه «مرگ مولف»، رولان بارت یک مثال کاربردی بزنیم، بدون شک میتوان به شعرهای دفتر نخست این کتاب اشاره کرد که همگی بدون نیاز به راهنما یا توضیحی از خودشان دفاع میکنند.
در بررسی دفتر نخست این کتاب باید گفت که «انتظار» نگاهی است که در بیشتر شعرهای این دفتر خودش را از زیر کلمه و وزن و قافیه بیرون میکشد و خودنمایی میکند.
جنس این انتظارها در شعر شعر کتاب متفاوت است و گاهی این انتظار رنگ و بوی مذهبی، گاهی عاشقانه و گاهی مثل آخرین شعر این دفتر خبر از انتظار تولد یک کودک دارد؛ درست آنجا که میگوید: «امروز و فردا میرسی، ای گریهات خنده/ میآیی از سوی خدا ای صبح آینده».
برای نمونههای دیگر انتظار میشود به بیتهای «اما دریغ! سالهای هجری آمد/ جز این نبود از کار دنیا انتظاری» و «اینجا کنار پنجرهی انتظار تو/ چشمان سرد و گرم جدایی چشیدهایست».
در توضیح دفتر دوم این کتاب باید گفت که عرفانپور در این بخش دست به تجربهگرایی زده است.
شاید از او انتظاری هم نباشد که شعرهای نیماییاش به قدرت غزلهایش باشد اما با مطالعه این بخش این نکته در ذهن یادآور میشود که آیا انتشار یک مجموعه با این شکل و شمایل و با این تنوع آثار، کار درستی است؟
آیا این شعرهای نیمایی به استحکام غزلها ضربهای نمیزند؟ شاید هم من بدبینانه به موضوع نگاه میکنم و شاعر از غزلهایش کمک گرفته تا به شعرهای نیماییاش اعتبار دهد.
برای مثال شعرهایی مثل «عکاس باشی» در این دفتر انتظارات را از عرفانپور کاهش میدهد. آنجا که شاعر میگوید: «باز آسمان/ یا نه، صمیمیتر بگویم/ عکاسباشی/ انداخت از ما عکسهایی/ بی مزدومنت/ بیبهانه/ آن عکسهایی که نشد ظاهر/ هرگز در این دنیا/ در این تاریکخانه».
شاید اسم این مجموعه را باید در دفتر سوم این کتاب جستوجو کرد، چراکه شاید «تماشایی»ترین بخش این مجموعه این دفتر است که شاعر در آن به سراغ اتفاقات جذاب و تماشایی زندگیاش رفته است تا به بیان آن پرداخته است.
در پایان باید گفت که میلاد عرفانپور این روزها در حال تجربه کردن نخستین روزهای سومین دهه عمرش است اما میتوان گفت که با کولهباری از تجربه پا به ۳۰ سالگی گذاشته است و مجموعه تماشایی خلاصهای از ۱۲ سال فعالیتهای ادبی اوست.
مجموعه شعر تماشایی اثر میلاد عرفانپور در ۱۶۰ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهبهای ۱۳هزار تومان از سوی موسسه انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شده است.
پایان پیام