پایگاه خبری گلونی، محمد پورخداداد: سلطانیفر، معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دو قلم ارز مجموعا حدود ۲۴ میلیون یورو به اشخاصی داده شده که وجود خارجی ندارند.
متاسفانه این مشکلات در وزارت صنعت، معدن و تجارت بود. ما مکاتبه کردیم بدون مجوز ما این کاغذها وارد نشود، آقای شریعتمداری (وزیر) نامه نوشت که خودمان داریم وارد میکنیم و مسئولیت با خودمان است و شما دخالت نکنید.
این نامه موجود است. برای آنها، دو پرونده قضایی تشکیل شده که هنوز به جایی نرسیده است چون اصلا این افراد وجود خارجی نداشتند.
شما با دیدن این خبر نخستین چیزی که به ذهنتان میرسد چیست؟ یاد شبهای برره و شخصیت حاضر همیشه غایب یعنی خورزوخان بخیر.
در یکی از قسمتها مردم برره از خورزوخان شکایت برده بودن به ژاندارمری و ژاندارم معروف هم دربهدر دنبال این شخصیت خیالی میگشت تا دستگیرش کند.
دیگر طنز هم جوابگو نیست
دقت فرمودید؟ ویژگی کمدی و طنز بزرگنمایی موضوعات است. ولی حالا به جایی رسیدیم که کمدی هم از ما جا مانده است.
در حالی که باید برای خودمان و وضعیت کشور خون گریست ولی انگار چنان سختی از حد گذشتهاست که به تمسخر همهچیز افتادهایم.
روزانه حجم بالایی از جوک و مطالب طنز از دل این نابهسامانی بیرون میآید.
اما این طنزها هم دیگر جوابگو نیستند. خود خبر مثل برخی کاریکاتورهای مجله گلآقا باید زیرشان نوشت بدون شرح!
عقل سالم نمیتواند باور کند ۲۴ میلیون یورو (هر یورو ۲۰هزار تومان) در یک وزارتخانه پرداخت شود، کسی از سرنوشت آن اطلاع نداشته باشد، هیچ کالایی وارد نشود و حتی قدرت برخورد با دریافتکنندگان هم وجود نداشته باشد.
البته از این دست خبرها زیاد میشنویم. نمونههای دیگرش ارزهایی است که برای واردات گوشی تلفن همراه به اشخاصی داده شده بود که وجود خارجی ندارند و یا خریداران چند دههزار نفری محصولات ایرانخودرو و سایپا.
این دو خودروساز آمار میدهند که در چند ساعت مردم هجوم آوردهاند همه خودروهای عرضه شده را پیشخرید کردهاند ولی در واقعیت میبینیم که کمتر کسی توانسته حتی سایت این شرکتها را باز کند. چه برسد به تکمیل عملیات پیشخرید.
هجوم اشخاص بیپلاک به اقتصاد و زدوبند این افراد با وزارتخانهها و شرکتهای نیمهعمومی، سرمایههای کشور را به باد داده است.
کسانی که رانتهای چند میلیون دلاری و حتی چند میلیارد دلاری دارند و به هیچکس هم پاسخگو نیستند.
البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد
شاید چون ما مردم، با هر مشکل و مصیبتی که گریبانمان را گرفته شوخی کردیم و جوک ساختیم و بیتفاوت از کنارش گذشتیم، دولت و نهادهای دخیل در اقتصاد کشور هم سرشوخی را با ما باز کردهاند و در اصطلاح دارند دستمان میاندازند. وگرنه همه ما میدانیم که خورزوخانی در کار نیست.
پایان پیام