در کابینه دولت همه چیز خیلی خوب است

در کابینه دولت همه چیز خیلی خوب است

پایگاه خبر ی گلونی، مهدیسا صفری‌خواه: بیژن نامدار زنگنه گفت: «از من پرسیدند قاچاق سوخت چه وضعی دارد؛ گفتم الحمدالله خیلی خوب است، از تمام مرزها با موفقیت در جریان است! وظیفه ماست به اینها رسیدگی کنیم.»

در همین راستا از چند تا وزیر دیگه هم در حوزه تخصصی‌شون سئوالاتی پرسیدیم البته تو ذهنمون که اونها هم همونجا به سئوالات ما جواب دادن.

درباره حقوق معلمان

بطحایی وزیر آموزش‌وپروش: از من پرسیدند که وضعیت معیشتی معلمان چه وضعی دارد؛ گفتم الحمدالله خیلی خوب است آنها می‌توانند با این حقوق ده روز کامل در ماه را زندگی کنند.

وظیفه ماست به اینها رسیدگی کنیم که در این مقال نمی‌گنجد. با برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تر قراره این حقوق رو به یه هفته در ماه برسونیم. هر کی هم شلوغ کنه اسمش رو تو بدترین‌ها می‌نویسیم و جلوش هم ضربدر می‌زنیم.

درباره طرح رجیستری

محمد جواد آذری جهرمی: از من پرسیدند رجسیتری مدم‌ها چه وضعی دارد؛ گفتم الحمدالله خیلی خوب است، با همین فرمان پیش برویم خودتان را هم رجیستر می‌کنیم!

وظیفه ماست به اینها رسیدگی کنیم. بده مگه شما بدونی شوهرت از صبح تا شب کجاست؟ دیگه پول به این فیشرها هم نمی‌دی که تلگرامش رو هک کنه. راستی گفتم تلگرام. پاول دورف به همه‌تون سلام رسوند؛ گفت وفادارهای کی بودین شماها؟!

درباره قاچاق دارو

سید حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی: از من پرسیدند قاچاق دارو چه وضعی دارد؛ گفتم الحمدالله خیلی خوب است، در ناصرخسرو و در خانه بعضی‌ها با موفقیت در جریان است! وظیفه ماست به اینها رسیدگی کنیم. خدا روشکر طرح «هر ایرانی یک مالش‌گر» رو کلید زدیم و از واردات بی‌رویه وسایل فیزیوتراپی هم راحت شدیم.

در کابینه دولت همه چیز خیلی خوب است

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه: از من پرسیدند تحریم‌ها درباره سوییفت چه وضعی دارد؛ گفتم الحمدالله خیلی خوب است، در همه کشورها با موفقیت در جریان است!

وظیفه ماست به اینها رسیدگی کنیم. نفت می‌دیم آدامس و پرتقال خونی و زعفرون وارد می‌کنیم. البته خودمون زعفرون داریم ولی به‌هرحال گفتیم یه چیزی وارد کنیم که ارزش نفت رو داشته‌باشه. آدامس رو هم می‌دیم به اونهایی که صبح‌به‌صبح تو مترو ناشتا مغز مردم رو می‌خورن با تحلیل‌های سیاسی‌شون.

اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور هم قبل از هر سئوال تو چشممون نگاه کرد و گفت: «به‌خودت بیا.» ما هم به خودمون اومدیم و مصاحبه رو ادامه ندادیم.

پایان پیام