پس از چند سال ۹.۹ میلیارد تومان یارانه بلیت اتوبوس توسط دولت پرداخت شد و این باعث شد عضو شورای شهر از دولت به خاطر انجام وظیفهاش تشکر کند.
پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی: محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران، در صفحه تلگرامی خود نوشت:
با پیگیری های معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران؛ پس از چند سال ۹.۹ میلیارد تومان یارانه بلیت اتوبوس توسط دولت پرداخت شد. هر چند رقم آن زیاد نیست ولی بالاخره طلسم آن شکسته شد. ضمن تشکر از دولت و به خصوص جناب آقای دکتر نوبخت امیدواریم یارانه بلیت مترو نیز به زودی پرداخت شود.
یک خبر و این همه حرف
ما خیلی با این خبر کاری نداریم.
کاری نداریم که چرا دولت چند سال یارانه بلیت اتوبوس را پرداخت نمیکرده.
اگر پرداخت یارانه به شهرداری وظیفه دولت بوده، چرا انجام نمیشده؟
اگر وظیفه دولت نبوده چرا امسال واریز شده؟
اگر وظیفه بوده چرا عضو شورای شهر باید به خاطر انجام وظیفه دولت از دولت تشکر کند؟
کاری نداریم که چرا مسئولین دیگر حرفها و خبرهای خود را در اختیار رسانههای معتبر نمیگذارند؟
چرا منبع و مرجع مردم باید بشود تلگرام و توئیتر؟
شبکههای اجتماعی که صبح تا شب خود مسئولین میگویند به محتوای آن اعتباری نیست.
خلاصه ما با این همه موضوع مطرح شده در یک خبر کاری نداریم.
هر کدام از این موضوعات در جای خودش بحثها و تحلیلهای خودش را میطلبد.
خودشان میدانند و خدایشان.
حرف ما چیز دیگری است.
یارانه بلیت اتوبوس
حرف ما در مورد یارانه بلیت اتوبوس است.
بلیتهای کاغذی اتوبوس را به خاطر دارید؟
همانها که عکس برج آزادی یا این اواخر برج میلاد رویش بود؟
همانها که ته جیب و کیفمان مچاله میشد و راننده هم پارهشان میکرد.
یادش بخیر چه قدر کاغذ حیف و میل شد.
اما بالاخره بلیت اعتباری آمد. هرچند خیلی دیر؛ اما بالاخره آمد.
آن موقع فقط کافی بود دولت پول آن کاغذها را بدهد برای یارانه بلیت اتوبوس.
خلاصه هرچه که بود گذشت. گذشت و ما اکنون به اینجا رسیدیم.
حالا که این چیزها را میبینیم چرا در مسائل دیگر این تجربه را تکرار نکنیم؟
تا کی باید قبض آب و برق و گاز و تلفن و عوارض شهرداری بیاید در خانه ما؟
یعنی دولت نمیتواند مردم را مجبور کند با یک پیامک از قبض خود مطلع شوند؟
چهطور در دیگر زمینهها که شرحش مفصل است و خودتان میدانید، میتواند؟ خوب هم میتواند.
این وسط چه کسی از چاپ این همه کاغذ سود میبرد؟
این را هم محول میکنیم به خودشان و خدایشان.
پایان پیام