چه کسانی کوروش را ذوالقرنین میدانند
همه ویژگیهای منحصر به فرد کوروش کبیر، منجر به این شد که از نگاه بسیاری از علمای دینی و دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی او همان ذوالقرنین یاد شده در قرآن کریم و عهد عتیق مسیحیان باشد.
پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسنکیاده: کورش بزرگ یکی از چهرههای برجسته تاریخ جهان است. کامیابی او در شکل دادن شاهنشاهی هخامنشی، نتیجه و آمیزهای از هوشیاری و مهارتهای او در سیاستمداری و نظامیگری، و همچنین خلق و خوی او و داشتن دانایی و درایت کامل او در کشورداری بود.
ایرانیان او را پدر و یونانیان او را قانونگذار مینامیدند و یهودیان به او مانند یک مسیح نجات دهنده احترام میگذاشتند.
گزنفون درباره او نوشته: هنوز هم زیبایی خارقالعاده نیکوکاری و بخشش بیکران، دانشدوستی بیحد، و آمال بلند کورش، موضوع داستانها و ترانههای مردمان است و هر کسی آرزو دارد که در شاهنشاهی او زندگی میکرد.
اما همه این ویژگیها منجر به این شد که از نگاه بسیاری از علمای دینی و دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی او همان ذوالقرنین یاد شده در قرآن کریم و عهد عتیق مسیحیان باشد.
چه کسانی کوروش را ذوالقرنین میدانند
استاد علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آورده است: «اگر ذوالقرنین قرآن، مردی مومن به خدا و به دین توحید بوده، کوروش نیز این چنین بوده و اگر ذوالقرنین، پادشاهی عادل و رعیتپرور بوده، کوروش نیز چنین بوده است.
اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردی سیاستمدار بوده او نیز بود؛ اگر دین، عقل، فضایل اخلاقی و ثروت و شوکت داشت، او هم داشت.»
بنا بر فرموده قرآن مجید، ذوالقرنین میگوید: «هذا فتح من ربی»؛ یعنی «همه فتوحات من نتیجه لطف خداست» و ما هیچگاه در تاریخ، نه از اسکندر و نه از مغول، چنین گفتاری را سراغ نداریم.
واژه ذوالقرنین در قرآن مجید به معنای فردی است که دو شاخ در بالای سر او قرار دارد.
همانگونه که در تصویر حجاری شده کوروش کبیر در تخت جمشید دیده میشود؛ کلاهی با دو شاخ در بالای سر او به خوبی نمایان است.
در ترجمه تفسیر المیزان جلد ۱۳صفحه ۵۳۹ آمده است: « در کتاب دانیال هم خوابى که وى براى کورش نقل کرده، به صورت قوچى که دو شاخ داشته دیده است».
یکی از نکاتی که شاهدی بر ذوالقرنین بودن کوروش کبیر است، این است که در قرآن مجید آمده ذوالقرنین در آغاز فرمانروایی خود، به منطقهای که آفتاب غروب میکند، حمله کرده و پیروزیهای بزرگی به دست آورده است.
سپس به سوی شرق شتافت و در آن سامان، هم به پیروزی دست یافت و پس از آن، به مکانی رفت که آفتاب از آن طلوع میکرد؛ یعنی شرق و آنان پوششی برای محافظت خود نداشتند.
مقابل آفتاب سوزان اشاره به این که منطقه بیابانی بوده و سکنه چادرنشین و کوچرو برای آب و غذا و اشاره به سکنه مغولی و ساکنان آسیای میانه دارد.
همانگونه که میدانیم، نخستین حمله بزرگ کوروش کبیر به غرب ایران و سرزمین لیدی (در باختر آسیای کوچک یا ترکیه امروزی) بوده که به پیروزی کوروش و تابعیت لیدی به امپراتوری ایران انجامید.
فرمانروایان لیدی که با بابل و مصر و حکومتهای آسیای صغیر متحد شده بودند، برای تصرف بخشی از ایران، در صدد ضربه زدن به کوروش برآمدند.
کوروش پس از آگاهی از این توطئه، سپاهیانش را به طرف سارد، پایتخت لیدی گسیل داشت.وی در این نبرد نیز پیروز بود.
در تاریخ به این نکته اشاره شده که کوروش کبیر، پس از نبرد موفقیت آمیز در غرب ایران زمین برای سر و سامان دادن به شورش اقوام بیابانگردی که متجاوز، وحشی و خونریز بودند، به شمال شرق ایران بزرگ لشکرکشی کرد و موفق به فرو نشاندن آنان و تأمین امنیت مرزهای شرق و شمال شرق ایران شد.
یکی دیگر از مشخصات ذوالقرنین در قرآن، عزیمت او به مناطق شمالی و رویارویی با قوم یأجوج و مأجوج بوده است و علاوه بر این، ایجاد سد یأجوج و مأجوج که در ساخت آن از آهن استفاده شده است.
جالب این که در تورات هم به ساختن سدی از جنس آهن اشاره شده است؛ آنجا که از قول کورش خطاب به خداوند یکتا می گوید:
«من ای کورش، پیش روی تو خواهم خرامید… جای ناهموار را برایت هموار میکنم، درهای برنجین را میشکنم، پشتبندهای آهنین را خواهم برید…»
در تعیین محل استقرار این سد، گمانهزنیهای متعددی شده است.
اما با در نظر گرفتن بازمانده سدی که هم اکنون در گذرگاه دارلا قفقاز موجود است و شهادت کتب ارمنی، که این ناحیه را «بهاک کورائی» و «کابان کورائی» میگویند و به معنی گذرگاه و یا دره کوروش است، شکی نمیماند که او به سمت شمال غربی ایران رفته و از نواحیای که امروز به نام دربند و معبر دارالس معروف است، گذشته و در آنجا سدی بنا کرده تا مانع هجوم متجاوزان بشود.
در آنجا به دستور کورش آهن و فلز فراوان آوردند و سدی از آهن بسان دیواری در معبر میان دو کوه که تنها راه عبور و مرور اقوام وحشی سکایی بود، بنا شد.
این سد تنگه باریک میان دو کوه را میبست و مانع گذشتن سواران یغماگر سکایی بود و به همین جهت این دره به نام دره کورش نامیده شده است.
چه کسانی کوروش را ذوالقرنین میدانند
چند تن از بزرگانی که بر یکی بودن ذوالقرنین قرآن و مسیح عهد عتیق با کورش هخامنشی گواهی دادهاند، که از آنها میتوان به مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان، ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی، آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه، تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن، آیتالله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق، حجت الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات، دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، صدر بلاغی در قصص قرآن، جلال رفیع در کتاب بهشت شداد، منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی، قاسم آذینیفر در کتاب کوروش پیامآور بزرگ، دکتر فریدون بدرهای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق، محمد کاظم توانگر زمین در کتاب ذوالقرنین و کوروش، آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، استاد محیط طباطبایی، حجه الاسلام شهید هاشمینژاد و احمدخان بنیانگذار دانشگاه اسلامی علیگر هند نام برد.
پایان پیام
کوروش اصلا یکتاپرست نبوده. دین اون زمان در پارس هنوز مزداپرستی پیش از زرتشتی با پرستش ایزدان بسیار مانند اناهیتا و مهر و رشن بوده و در منشور کوروش به مردوک خدای بابلیان سوگند می خوره و اون عکسی هم که روی سکه است اسکندر مقدونیه نه کوروش.