در قسمت پنجم از معرفی کتاب انسان خردمند یووال نوح هراری ادعا میکند که سیستمهای بزرگ همکاری بشری مانند، ساختارهای سیاسی، شبکههای دادوستد و موسسات قضائی درنهایت بر اساس قدرت تخیل در انسان به وجود آمدهاند.
پایگاه خبری گلونی، سمیه باقری حسنکیاده: گفتیم که یووال نوح هراری در انسان خردمند تاریخ تحولات بشری را به چهار دوره انقلاب شناختی، انقلاب کشاورزی، وحدت انسانها و انقلاب علمی تقسیم کرده و در هر فصل به تفصیل درباره هر دوره نظریههایی را بیان کرده است.
بحث اصلی کتاب پیرامون این سوال و واقعیت است که چگونه انسان خردمند توانست بر کل جهان حاکم شود و باقی گونههای انسانی و حیوانی را نابود کند یا تحت سلطه نگاه دارد؟
و حالا ادامه کتاب…
نسلکشی و تخیل در انسان خردمند
هراری در نظریه خود درباره انسانهای ماقبل تاریخ میگوید که ممکن است، آنها مرتکب یک نسلکشی عظیم شده باشند که در نتیجه آن، گونههای دیگر انسان مانند نئاندرتالها منقرض شده باشند.
او در ادامه بیان میکند علت اینکه انسانهای هوشمند میتوانند با انعطافپذیری زیادی در کنار هم همکاری و زندگی کنند این است که میتوانند به تخیلاتشان، مانند ملتها، پول و حقوق بشر، باور داشته باشند.
هراری ادعا میکند که سیستمهای بزرگ همکاری بشری مانند، ساختارهای سیاسی، شبکههای دادوستد و موسسات قضائی درنهایت بر اساس قدرت تخیل در انسان به وجود آمدهاند.
بزرگترین فریب تاریخ
بحث دیگر این است که انقلاب کشاورزی بهعنوان یک وعده فریبنده آغاز شد، اما درواقع فقط یک دام بوده است که مسبب بدتر شدن زندگی انسان نسبت به قبل شود.
هراری میگوید: «انقلاب کشاورزی، به جای اینکه منادی دوران زندگی راحت بوده باشد، برای کشاورزان زندگیهایی عموما سختتر و ناخوشایندتر از زندگی خوراکجویان به بار آورد.
انسان شکارگر- خوراکجو اوقات خود را به نحو فعالتر و متنوعتری میگذراند و کمتر در معرض خطر گرسنگی و بیماری بود.
شکی نیست که انقلاب کشاورزی مقدار غذای در دسترس بشر را بیشتر کرد، اما این مترادف با غذای بهتر و اوقات فراغت بیشتر نبود.
درعوض، تبدیل شد به انفجارهای جمعیتی و تافتههای جدابافته و نازپرورده.
کشاورز معمولی سختتر از خوراکجوی معمولی کار میکرد و درعوض غذای بدتری هم به دست میآورد.
انقلاب کشاورزی بزرگترین فریب تاریخ بود.»
به نظر هراری رفتار انسان نسبت به حیوانات اهلی از بدترین جنایات بشری در طول تاریخ است.
او بحث میکند که مردم امروز به میزان قابل توجهی شادتر و خوشبختتر از گذشته نیستند.
او همچنان که به آینده امیدوار است از آن در هراس است:
«ما از هر زمان دیگری قدرتمندتریم، اما نمیدانیم با این قدرت چه کنیم؟»
انسانها برای دو میلیون و چهارصد هزار سال است که وجود دارند. نوع انسان خردمند برای تنها شش درصد از این زمان یعنی حدود صدوپنجاه هزار سال است که موجودیت یافته است.
بنابراین نام کتاب که توسط هراری با عنوان اصلی انسان خردمند است نباید با زیر عنوان «تاریخ مختصر گونه بشر» خوانده شود.
همانطور که هراری در نودوپنج درصد کتابش گونه ما را همانطور که هستیم خودخواه معرفی کرده است؛ زیرا درواقع ما از گونه خود بیشتر از تمامی گونههای دیگر اطلاعات داریم؛ گونههایی که ما با اولین گامهایی که برای شناخت زمین برداشتیم به انقراض کشاندیم.
کتاب تنها بخش کوچکی از تاریخ انسانها است.
ادامه دارد….
پایان پیام