متولدین کدام دهه نسل سوخته است؟ بالاخره نتیجه این جنگ قدیمی مشخص شد. شاید برای آنکه این جنگ دیرینه به پایان برسد خواندن این مطلب کمی کمکمان کند.
پایگاه خبری گلونی؛ محسن فراهانی: نماینده مردم خوی در مجلس شورای اسلامی گفت: به دولتمردان هشدار میدهم که متولدان دهه ۶۰ در حال ورود به سن میان سالی هستند اما همچنان با مشکل بیکاری، مسائل ازدواج و مسکن روبرو هستند.
در کشور ما تقریباً متولدین تمام دههها خود را نسل سوخته میدانند.
تقریباً همهی مردم ایران فقط خودشان را مستحق چنین صفتی میدانند.
تا حدودی هم حق دارند. بالاخره هر نسلی سختیها و مشکلات دوران خودش را پشت سر گذاشته است.
اما نظر کارشناسان چیست؟ بالاخره حق با کدام نسل است؟
کدام نسل از مردم کشور ما سختی و مرارتهای بیشتری را متحمل شده است؟
نسل سوخته را بیشتر به متولدین کدام دهه میتوان منسوب کرد؟
نسل سوخته متولدین کدام دهه است؟
شاید باورتان نشود ولی جامعهشناسان هم دهه شصتیها را نسل سوخته میدانند.
حتا جامعهشناسانی که متولد دهه پنجاه شمسی هستند.
شاید بگویید آن جامعهشناسان احتمالا خودفروخته هستند و از دهه شصتیها پول گرفتند.
شاید بگویید آنها احتمالا خودشان در ناز و نعمت بزرگ شدهاند.
شاید شما دهه هفتادی یا هشتادی باشید و بگویید نخیر، این ما هستیم که سوختهایم.
اما نظر جامعهشناسان با ما فرق میکند. آنها از یک منظر دیگر ه نسل سوخته نگاه میکنند. منظور آنها با ما متفاوت است.
آنها میگویند وقتی یک ملت درگیر جنگ میشود، مردم آن جامعه روی به فرزندآوری بیشتری میکنند.
آنها برای این حرف خود آلمانِ بعد از جنگ جهانی دوم را مثال میزنند که جمعیتش افزایش چشمگیری داشت.
مردم ایران هم همین کار را کردند.
وقتی جنگ تمام شد، ناگهان کشور جنگزده ماند و فرزندان بیشمار.
از تهیه شیر خشک آنها گرفته تا مدرسه و دانشگاه و اشتغال و ازدواج و مسکن آنها دچار مشکل شد.
اما چرا جامعهشناسان میگویند دهه شصتیها نسل سوخته هستند؟
بالاخره نتیجه این جنگ قدیمی مشخص شد
آنها باز هم آلمان را مثال میزنند که وقتی کودکان آلمانی متولد شده در زمان جنگ جهانی به جوانی رسیدند، از این نیروی جوان و تازه نفس استفاده کردند.
تا توانستند برایشان اشتغالزایی کردند. کارخانه ساختند.
تولیدی زدند. امکانات فراهم کردند. این شد که آلمان ناگهان پیشرفت کرد و خود را در قامت یک کشور صنعتی به دنیا معرفی کرد.
اما دهه شصتیهای ما وقتی به جوانی رسیدند، مسئولان ما در خواب بودند.
این شد که کشور ما یک فرصت استثنایی را برای پیشرفت از دست داد.
کشور ما میتوانست از این نیروی جوان و پویا استفاده کند و خود را به اوج برساند.
اما هیچ استفادهای نکرد و این نسل سوختند.
حالا هرچقدر هم که ما کارخانه بسازیم و امکانات فراهم کنیم فایدهی چندانی نخواهد داشت.
چراکه قرار است دهه هشتادیها و نودیهایی نیروی کار ما را تشکیل دهند که تعدادشان بسیار کمتر از دهه شصتیهاست.
کودکانی که عمر خود را درون تبلت سپری کردهاند و شاید به کارهای نیمهسخت تن ندهند.
آری. از این رو است که جامعهشناسان دهه شصتیها را نسل سوخته میدانند.
آنها سوختند ولی دودش بیشتر در چشم دولت رفت تا خودشان.
دهه شصتیها میتوانستند برگ برنده کشور ما باشند ولی این فرصت سوخت.
آنها برای دولت سوختند ولی برای خودشان همچنان سبز و استوارند.
آنها روزهایی را تجربه کردند که مملو از شور و شوق و هیجان بود. آنها کرسی را به یاد دارند.
هنوز سر گل کوچیک بازی کردنهایشان باهم بحث دارند.
هنوز یادشان هست که روی کدام دیوار کدام کوچه نوشته بودند: «تیم شاهین حریف میطلبد».
آنها هنوز حس شیرین رسیدن به خانهی پایانی لیلی را زیر دندان دارند.
آنها هنوز خانههایی که با چادر گلگلی درست میکردند برای خالهبازی را به یاد دارند.
به خاطر دارند وقتی دعوایشان میشد، برادرها و پسرعموها و… پشتشان در میآمدند.
دهه شصتیها بدون شک این احساسات را با نشستن درون خانه و تبلت بازی کردن عوض نخواهند کرد.
پایان پیام
سلام…. خیلی ممنون که این مطلب رو گذاشتید… کامل خوندم یاد گذشته افتادم… من دهه ۶۰ یم متولد ۶۳…ازدواج ناموفق داشتم و هنوزم که هنوزه زن نگرفتم و دوساله که تقریبا بیکار هم هستم بخدا….