فیلم سونامی میلاد صدرعاملی و بازتعریف قهرمان و ضدقهرمان در سینمای ایران
فیلم سونامی میلاد صدرعاملی و بازتعریف قهرمان و ضدقهرمان در سینمای ایران
پایگاه خبری گلونی، انوشه میرمجلسی: فیلم سونامی میتواند همچون نامش در سینمای ایران باعث ایجاد تغییر باشد اگر درست تحلیل شود و اگر حرفهای مهم فیلم در جدال دائمی منتقدان بر سر فرم، ساختار و محتوا قربانی نشود.
این مقدمه صرفا یادآوری و البته دعوتی است برای تفکر عمیقتر درباره این فیلم.
سونامی قصه دو شخصیت است که هر کدام داستانهایی را روایت میکنند و در خلال روایت این داستانها قصههای موازی مهمی مطرح میّشود.
دو شخصیت بهداد و مرتضی در این فیلم از لحاظ ساختاری شخصیتهای داینامیک هستند به این معنا که سیر تحول شخصیتها از ابتدا تا انتهای فیلم قابل بررسی و ردیابی است. و همین پویایی شخصیتها به فیلم معنا میدهد.
در شروع فیلم با دو شخصیت طرفیم که یکی با غرور بیش از حد و توهم موفقیت و دیگری با ترس و تجربه شکستهای پیاپی معرفی میشوند.
هر دو شخصیت در فیلمنامه به ظرافت هر چه تمامتر تصویر شدهاند.
با جزئیات مهمی که برای مخاطب و درک بهتر شخصیتها کافی است.
به عنوان تماشاگر لجبازی و استیصال شخصیتها را درک میکنیم و همزمان با قصه زنانی مواجه میشویم که برای دیده شدن به هر دری میزنند.
این قصهها گرچه در ظاهر متفاوتند اما از لحاظ معنای دورنیشان همسو و همراستا هستند.
شخصیت بهداد با بازی مهرداد صدیقیان به خوبی توانسته خلاهای درونی و کشمکشهای شخصی او را به تصویر بکشد.
پسر جوانی که تحمل باخت ندارد و از ترس باخت، مدام با زمین و زمان سر جنگ دارد.
از رقیب و هموزناش تا همسرش. شخصیتی جنگجو که تنها به بُرد میاندیشد و همین اصرار او به برنده بودن در انتهای فیلم به صورت دیگری تجلی مییابد و این همان سیر تحول شخصیت است که از ابتدای فیلم تا انتها دستخوش تغییرات مهمی میشود.
شخصیت مرتضی با بازی بهرام رادان، به عنوان بازندهای بزرگ معرفی میّشود.
چه در عرصه ورزشی و چه در زندگی شخصی. فردی که مدام بازنده است و این بازنده بودن او را گاهی به ورطه انفعال رسانده است.
انفعالی که باعث میشود علیرغم وضع بد، شرایط را مطلوب بداند و از جنگیدن شانه خالی کند.
اما این شخصیت هم در روند فیلم، دچار تغییر شده و از بازندهای سرافکنده به بازندهای سربلند تبدیل میّشود.
بازندهای که این بار «خودش» تصمیم میگیرد و برای بُرد یا باخت به احساسی درونی متوسل میّشود که برتر از تمامی تذکرات و بایدهاست.
از سوی دیگر میتوان پایان قصه این شخصیت را با تقابل قدیمیاش در میادین ورزشی تفسیر کرد.
باختنهای دستوری در مقابل حریف، این بار جای خود را به باختن اختیاری در مقابل کسی مثل خود میدهد. کسی که میتواند راه نیمهکاره او را تمام کند.
روایت فیلم سونامی از تقلا و تلاش بانوان ایرانی در عرصه ورزشی هم قابل تحسین است.
روایتی واقعی از تلاشها و دیده نشدنها. از جنگیدن همیشگی برای زندگی.
فیلم سونامی میلاد صدرعاملی و بازتعریف قهرمان و ضدقهرمان در سینمای ایران
اتصال قصهها بهم در فیلم سونامی منطق قابل اتکایی دارد گرچه نقش خبرنگار در این فیلم آنقدرها که باقی شخصیتها قوی و منسجماند، درست شکل نگرفته و صرفا حضور تصادفی و گاهی بیمعنا دارد.
فیلم سونامی بدون شک فیلم مهمی است و از نظر جامعهّشناسانه میتواند در سالهای آتی به شناخت جامعی از وضعیت برخی از ورزشکاران، جوانان و زنان ایرانی منجر شود.
سونامی فیلم ارزشمندی است و باید منتظر فیلمهای بعدی میلاد صدرعاملی ماند که در اولین تجربه کارگردانیاش، شروعی سونامیوار را تجربه کرده است.
پایان پیام
کد خبر : 114051 ساعت خبر : 4:01 ب.ظ