فرهنگ سازمانی شرکتهای بهرهبرداری از شبکههای آبیاری در حکمرانی آب
به گزارش پایگاه خبری گلونی، اندیشکده تدبیر آب ایران جزوهای منتشر کرده است با نام ارزیابی مقدماتی حکمرانی آب کشور.
فرهنگ سازمانی شرکتهای بهرهبرداری از شبکههای آبیاری در حکمرانی آب
مدیریت حوضه آبریز
ایجاد تشکیلات حوضه آبریز در شرکت مدیریت منابع آب ایران که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است، به تنهایی تأمینکننده شرایط توسعه پایدار منابع محسوب نمیشود.
عملاً ظرفیتهای انسانی و بودجه عمومی و اداری برای تحقق هدفهای نوسازی و تقویت سازمانی به کار گرفتهشده بسیار ناکافی است. به علاوه این تشکیلات برای آن که قادر باشد از ابزارهای مدیریتی آب برای مدیریت تقاضا استفاده نماید، نیاز به انجام تغییرات لازم در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارد و برای انجام این مهم، باید توسط طیفی از نهادهای دیگر پشتیبانی شود.
ظاهراً تشکیل شوراهای منطقهای مدیریت حوضه آبریز از جمله تمهیداتی است در این مسیر که مورد توجه شورای عالی آب قرار دارد و پس از دریاچه ارومیه در سایر حوضههای بحرانی ممکن است ایجاد شوند.
فرهنگ سازمانی شرکت تخصصی مادر و شرکتهای اقماری
طبق بررسی مطالعات «تقویت مشارکت مردمی در بخش آب»، فرهنگ سازماني حاكم بر شركت مديريت منابع آب ايران فرهنگي مأموريتي بوده و در مراحل ابتدایی خلاقيت و آفرينندگي قرار دارد.
در اين فرهنگ از افكار نو استقبال زيادي نميشود، وظايف كاركنان تعيين شده و يكنواخت است و از تنوع برخوردار نميباشد، الگوي ارتباطي همهجانبه مستقر نبوده و ارتباطات كُند و سلسلهمراتبي است.
فرهنگ سازمانی شرکتهای بهرهبرداری از شبکههای آبیاری در حکمرانی آب
كاركنان به طور كامل در فعاليتهاي شركت مشاركت داده نشده و بين اهداف ايشان و اهداف شركت تعارضات شديدي وجود دارد.
پرداختها و ارتقا بر مبناي روابط صورتگرفته، كاركنان در انجام وظايف استقلال نداشته و جزئينگري به سازمان حاكم ميباشد.
بدبيني نسبت به شرايط محيطي و عوامل خارج از سازمان يكي از ويژگيهاي اين فرهنگ بوده كه مانع از ورود اطلاعات و دانش به سازمان ميگردد.
در چنين فرهنگي، جلب مشاركتهاي مردمي و تقويت آن به سختي مورد استقبال قرار ميگيرد و حتي اگر در سطوح عالي سازمان از اين تفكر استقبال شود، در سطوح پائين استقرار اين تفكر با مقاومتهاي زيادي روبرو ميشود.
فرهنگ سازمانی شرکتهای بهرهبرداری از شبکههای آبیاری
مدیریت دولتی که از سالها پیش بر این شرکت ها حاکم بوده است به حیات خود ادامه داده است.
بنابراین شرکتهای بهرهبرداری از حالت دوگانهای برخوردارند. از یک سو آئیننامهها و اساسنامه بر اساس مدیریت بخش خصوصی و یا غیر دولتی بوده و از سوی دیگر مدیریت این سامانهها به مدیران و مسئولانی واگذار شد که خود در سیستم دولتی رشد کرده بودند و ضمن آن که تجربه اداره چنین تشکیلاتی را نداشتند نفوذ تشکیلات دولتی را نیز پذیرا هستند.
طبق بررسی مطالعات «تقویت مشارکت مردمی در بخش آب»، فرهنگ سازماني حاكم بر شركتهاي بهرهبرداري از شبكههاي آبياري و زهكشي تحت تأثير فرهنگهاي قومي و قبيلهاي از يكسو، و فرهنگ سازماني حاكم بر شركت مديريت منابع آب ايران و شركتهاي آب منطقهاي از سوي ديگر قرار گرفته است.
لذا فرهنگ سازماني حاكم بر اين شركتها فرهنگي لايهاي و بعضاً سنگري ميباشد. تبادل اطلاعات در آن به كُندي صورت ميپذيرد، به خلاقيت فردي و نوآوري در انجام فعاليت توجهي نميشود.
فرهنگ سازمانی شرکتهای بهرهبرداری از شبکههای آبیاری در حکمرانی آب
رقابت ناسالم يا تعارضات غير كاركردي (disfunctional) بين كاركنان سازمان برقرار بوده و سطح همكاري مبتني بر اعتماد، به دليل وجود تعارضات ميانفرهنگي پائين است.
سبك مديريت در اين شركتها عمدتاً از نوع دستوري بوده و برنامههاي رشد در اين شركتها از طريق هدايت مستقيم مديريت انجام ميشود، در نتيجه بحران استقلال و نياز به تفويض اختيار در بين كاركنان رايج ميباشد.
الگوي ارتباطي در شركت از بالا به پائين بوده و به ندرت الگوهاي نوين همچون ستارهاي و يا همهجانبه در شركتها ملاحظه ميشود. در نتيجه عدم استقرار الگوي ارتباطي همهجانبه در شركتهاي بهرهبرداري، نگرش كلنگر (wholism) نيز در اين شركتها حاكميت نداشته و كاركنان تنها به دنبال انجام كارهاي خويش ميباشند.
مأخذ: نشریه شماره۴ «مطالعات برنامه سازگاری با اقلیم خشک و نیمهخشک»
فرهنگ سازمانی شرکتهای بهرهبرداری از شبکههای آبیاری در حکمرانی آب
تشکلهای آببران
تشكلهاي آببران در ايران از ساختار سازماني مصوبي برخوردار نيستند و اساسنامه مدوني نيز براي اين تشكلها وجود ندارد و صورت جلسات مجمع عمومي و (جلسات مشترك با گروههاي مصرفكننده آب و اعضای مؤسس)، مبناي ايجاد ساختار قانوني تشكلها ميباشد، اما در عمل معمولاً يك مدير، يك معاون، يك دبير و يك نفر به عنوان مسئول امور مالي عهدهدار انجام وظايف فوقالاشاره ميباشند.
اين افراد نمايندگاني هستند كه از نواحي يا زيربخشهاي آبياري در قلمرو واحد آبي انتخاب ميشوند.
افرادي نيز براي كمك به بهرهبرداري، نگهداري و تعميرات شبكه آبياري و زهكشي و انجام ساير وظايف با اين تشكلها همكاري مينمايند.
اگرچه مشاركت كشاورزان در تشكلهاي آببران به منظور حفاظت از آبخوانها، مشاركت در اجراي پروژههاي آبياري و بهرهبرداري و يا مشاركت در بهرهبرداري و نگهداري شبكههايي كه قبلاً توسط دولت ايجاد شده است با ممانعتی روبرو نیست، اما از آنجا كه زمینه قبلی در مشخصکردن و تعیین نقشها وجود ندارد، فرایند اعتمادسازی طی نشده و كشاورزان از ابتدا هيچ مسئوليتي را در بهرهبرداري و نگهداري شبكههاي آبياري به عهده نداشتهاند، تمايل به مشاركت در فعاليتهاي بهرهبرداري از خود نشان نميدهند.
ادامه و بخشهای دیگر این جزوه را میتوانید اینجا بخوانید.
پایان پیام