با محیط زیست چه کردیم؟ درسهایی از پهلوی دوم تا میرحسین موسوی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی
به گزارش پایگاه خبری گلونی محمد درویش نوشت: این عکس نمادی تمامنما از مصیبتی به نام مدیریت زمین در ایران است!
همه چیز زیبا به نظر میرسد و گاوهایی که در چراگاه نصیحت روزی میگیرند در لکهای جامانده از هیرکانی… چه شکوهمند، رویایی و مفید برای همه، درست مثل شعرهای ناب سهراب! نه؟
روزی که مروجانِ اصل ۴ ترومن با موتورپمپهای اهدایی آمریکایی به جان زمین افتادند تا دوران جدید شکوفایی کشاورزی و صنعت را در پی انقلاب شاه و ملت رقم بزنند، کسی فکر نمیکرد مکتب نوسازی با مرگ کاریزهایی که شیره زمین را میدوشیدند، چاههایی را بنیان نهادند که خون زمین را تا آخرین جرعه مکیدند و آغازگرِ دورانی شدند که حاصلش ثبت بزرگترین فروچالههای کره زمین در ایران و متروکهشدن حدود ۴۰هزار روستا بود! نبود؟
آن روزی که کارخانه ذوبآهن اصفهان در دوره پهلوی دوم و فولاد مبارکه در سالهای نخستین پس از جنگ ۸ساله راهاندازی شد، قراربود تا آغازگرِ دوران جدیدی از آقایی و شوکت نصفجهان رقم بخورد؛ اما زمین در زرینشهر فرو رفت، آلودگی در اصفهان بیداد کرد و رسیدن زایندهرود به پلخواجو در شمار روزهای رویایی و آرزوهای دستنایافتنی اصفهانیها باقی ماند! نماند؟
آن زمانی که سد استقلال در دوره میرحسین موسوی آبگیری شد، قراربود زنگ پایانی باشد بر کابوس دسترسی به آب شیرین برای مردم میناب و بندرعباس.
آمده بودند تا با ساز و دهل اجازه هدررفت آب شیرین به دریا را ندهند؛ اما بیش از یک میلیون پایه نخل، انبه و مرکبات را خشکاندیم و پرشمارترین فروچالهها را تا نزدیکیهای خلیج فارس و دریای عمان گستراندیم! نگستراندیم؟
با محیط زیست چه کردیم؟ آن روزی که نیروگاه حرارتی شهید مفتح همدان هم با حضور هاشمی رفسنجانی در دشت فامنین افتتاح شد، قرار بود یک روز افسانهای برای همدان باشد؛ اینک اما دهها فروچاله و متروکهشدن روستاها فرجامش شده! نشده؟
آن زمانی که در دوره سیدمحمد خاتمی سد کریت آبگیری شد، قراربود زنگ پایانی باشد بر کابوس مردمان صبور کویرنشین در طبس تا از نبود آب نلرزند، اما فقط یک کهنسازه غرورآفرین و هفتصدساله که مرتفعترین سازه دستساخت بشر تا قرن بیستم محسوب میشد را محو کردیم تا پرچم حماقت در بالاترین سطح ممکن در اهتزاز بماند.
آن زمانی که پل شهیدکلانتری رونمایی و سد سیوند و گتوند در دوره محمود احمدینژاد آبگیری شد، میخواستند آغاز دوره شکوفایی در آذربایجان، فارس و خوزستان را در دوره صدارت فرزند بر حق کوروش بزرگ! رونمایی کرده و بر زیباییهای چشم آبی گربهنشان وطن تا بختگان و شادگان بیافزایند.
اما این بختِ ایران بود که رفت، کویر ارومیه در کتابهای دانشآموزان استرالیایی رونمایی شد و سرزمینی ناشاد بود که در جلگه زرخیز کارون آفریده شد! نشد؟
با محیط زیست چه کردیم؟
و تاسفبارتر آنکه اینک هم نهتنها از حدود ششدهه تجربه زیبانمایی به بهای فروپاشی درس نگرفتهایم، بلکه برخوردار از رییسجمهوری شدهایم که میگوید: هیاهو برای انتشار گازهای گلخانهای ترفند غربیها برای جلوگیری از پیشرفت ماست!
خوشمزهتر آنکه ترامپ هم میگوید: جنجال تغییرات اقلیمی ترفند چینیها برای سبقتگرفتن از آمریکا و متحدینش در غرب است!
حسن روحانی حتی پیام نهفته در این واقعیت را درک نکرد که چرا بدهکاری بومشناختی کرمان و یزد بعد از دو رییسجمهور کرمانی و یزدی بیشتر شد؟
وگرنه اینک مانند منتقد مشهورش – محمود احمدینژاد – بر طرح انتقال آب از کاسپین به سمنان اصرار نمیکرد! میکرد؟
دوباره برگردیم به آن تصویر زیبا … مهمترین کارکرد هیرکانی حفظ آب و خاک، تولید اکسیژن، حراست از زیگونگی و جلوگیری از رخداد سیلهایی ویرانگر است که اینک عدم توجه به آن، مردم عزیز ما در دو استان گلستان – گنبدکاووس – و مازندران را داغدار کرده است.
با محیط زیست چه کردیم؟ درسهایی از پهلوی دوم تا میرحسین موسوی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی
نباید اجازه دهیم به بهانه توسعه کشاورزی، دامداری، ویلاسازی و تامین معیشت برای مردم محلی، همان مردم را قربانی خشم طبیعت کنیم. چرا باید بیش از نیمی از وسعت جنگلهای هیرکانی را از آغاز اصل ۴ ترومن تا امروز از دست بدهیم؟!
بیاییم به حریم سیلابی رودخانهها احترام نهیم، اجازه قطع درختان را به بهانه آفتاب بیشتر برای تولید علوفه افزونتر ندهیم و فاجعهای چون چوبر تالش در غرب گیلان را نیافرینیم.
جنگل سبزی که تنوع ندارد، مثل زن زیبایی است با تنپوشهایی گرانقیمت از برندهای مشهور جهان که تاکنون یک کتاب هم نخوانده، مهارتی کسب نکرده و سوادی ندارد.
پایان پیام