آقای رئیس جمهور چرا به جای تأکید برسدسازی بر عملیات آبخیزداری تأکید نمیکنید
پایگاه خبری گلونی محمد درویش: روز گذشته – ۳۱فروردین ۹۸ – رییسجمهور در جریان بازدیدش از مناطق سیلزده در لرستان و خوزستان، در سخنانی سراسر ناامیدکننده برای فعالان محیطزیست، بارها اعلام کرد که برای مقابله با سیل باید سراغ سدسازی رفته و حوادث اخیر نشان داد که سخنان منتقدان سدسازی تماماً اشتباه بوده است! اما او چگونه به این دریافت رسید؟!
حسن روحانی همین چند روز پیش به بخشی از دلایل افزایش خسارتهای سیل اخیر به درستی اشاره کرد.
این قضاوت درست و تاکیدش بر تجاوز به حریم سیلابی رودخانهها و ساختوساز غیرقانونی برمیگردد.
ساختوسازها و تجاوز به حریم رودخانه را در پشت پل دوهزارساله ساسانی در دزفول ببینید. چگونه ما پیش نرفتیم، بل فرو رفتیم؟!
آشکار است که حسن روحانی تخصصی در حوزه محیطزیست ندارد؛
نمیتوان و نباید هم انتظار داشته باشیم آقای رئیس جمهور در همه حوزهها متخصص باشد؛
اما این انتظار میرود که معاونان و مشاورانی آگاه و متخصص برای خویش برگزیند.
اینک عالیترین مشاورش در حوزه محیطزیست، مردی است که در همان آغاز مسوولیتش در سازمان حفاظت محیطزیست گفت:
«بنده به ۹۵درصد حوزه محیطزیست اشراف ندارم!»
چه کسی به آقای رئیس جمهور اطلاعات غلط میدهد؟ چه کسی سخنان او را با تکان دادن سر تایید میکند؟
این صحبتها در حقیقت بدترین سخنانی است که میشد از رییسجمهوری انتظار داشت که دولت خود را با افتخار یک دولت محیطزیستی مینامید و در منشور حقوق شهروندیاش، چهار اصل را اختصاصاً به محیطزیست اختصاص داده بود!
اما بیشک این سخنانش به عنوان ضربالمثلی تلخ و اعتمادبرباد ده، هرگز از حافظه فعالان محیطزیست پاک نخواهد شد؛
اینکه مقالههای علمی را نوشتند تا ما را عقب نگه دارند و اینکه آنها آلوده میکنند، چرا ما نکنیم؟!
به نظرم رییسجمهوری که با افتخار از احیای دریاچه ارومیه به عنوان افتخار دولت خود سخن بگوید؛
رییسجمهوری که بگوید: ابر به پایینش نگاه میکند و میفهمد که کجا ببارد و کجا نبارد!
باید کارنامه مردودی به همه مشاوران و همکارانش در حوزه محیطزیست و منابعطبیعی داد.
این جمله از سوی مشاوران و معاونان ایشان هم قابل قبول نیست که «ما تذکر دادیم، اما ایشان راه خود میرود!»
پاسخ این است که چرا ادامه میدهید و شریک میشوید در افزایش طنین این طبل نادانی و تخریب سرزمین؟!
آقای رئیس جمهور چرا به جای تأکید برسدسازی بر عملیات آبخیزداری تأکید نمیکنید
آقای رییسجمهور از رییس سازمان هواشناسیتان بپرسید:
اگر فقط قطرات بارانی که در طول سال آبی اخیر به سطح دریاچه ارومیه، یعنی پانصدهزارهکتار باریده است را محاسبه کند، آنگاه اینک دریاچه باید چه حجمِ آبی را میداشت؟
از ایشان بپرسید: تنها حوضه آبخیز کشور که حتی سال گذشته هم در دوره ترسالی قرار داشت، کجا بود؟
بپرسید اینک کدام حوضه است که در بین شش حوضه اصلی، میزان ریزشهای آسمانیاش بیشتر از میانگین پنجاهساله بوده است؟
همه پاسخها به ارومیه منتهی میشود! راست آن است که عملکرد ستاد احیاء دریاچه ارومیه نهتنها نتوانسته وضعیت دریاچه را بهبود بخشد، بلکه حتی آنها نتوانستند از گسترش چغند کاری و باغهای سیب جلوگیری کنند!
آقای رویس جمهور خودتان در لرستان گفتید: یادمون نره قضاوتهای سالهای پیشمان را! امیدوارم چند سال بعد، خودتان هم سخنان امروزتان را فراموش نکنید.
خروجی سدهای خوزستان اینک هرگز از دوهزار و پانصد مترمکعب در ثانیه بیشتر نبوده، اما میبینید که بخشهای بزرگی از خوزستان زیر آب رفت! چرا؟
در دهه چهل شمسی که دبی کارون از مرز ششهزار و پانصدمتر مکعب در ثانیه هم گذشت، چنین خسارتی به بار نیامد؛
زمانی که هیچکدام از سدهای کنونی هم ساخته نشده بود.
حقیقت این است که ما به کمک سدسازی و طرحهای انتقال آب، سیمای مرفولوژیکی جلگه خوزستان را تغییر دادیم.
با تجاوز به حریم رودخانهها و تالابها و تغییر کاربری اراضی به بهانه توسعه میادین نفتی و اراضی کشاورزی، کاری کردیم که دیگر حتی تحمل دوهزارمترمکعب در ثانیه را هم نداشته باشد.
حقیقت را از مسوولان جهاد کشاورزی استان لرستان بپرسید که چگونه از تغییر کاربری صدوپنجاه تا دویستهزار هکتار از عرصههای منابعطبیعی به کشاورزی در طول دو دهه اخیر به شکلی غیرقانونی مینالند.
عرصههایی که میزان فرسایش آنها دستکم یکونیم برابر متوسط فرسایش کشور است.
آقای رییسجمهور از مدیران سد دز بپرسید چرا سدی که قرار بود ۲۰۰سال عمر کند، میزان رسوب در مخزنش اینک در ۵۰سالگی به حدی رسیده که باید در ۲۰۰سالگی به آن میرسید؟
آیا با سدسازی بیشتر میتوان ضریب رواناب حوضههای آبخیز در بالادست خوزستان را کاهش داد؟
چرا به جای تاکید بر سدسازی، بر احیای رویشگاه جنگلی زاگرس و هیرکانی و متوقفکردن تجاوز به عرصههای آن سخن نمیگویید؟
آقای رئیس جمهور چرا بر اجرای عملیات نوین و غیرسازهای آبخیزداری و آبخوانداری تاکید نمیکنید؟
آیا با سدسازی نرخ فاجعهبار فرسایش خاک در ایران کاهش مییابد؟
رییس منابع طبیعی کلیبر میگوید: هر خبرنگاری که قاچاق چوب در قلمرو مدیریتی وی را گزارش دهد، جایزه میگیرد.
بیایید شما هم چنین کاری کنید و با استفاده از ظرفیتهای مردمی و رکن چهارم دموکراسی، اجازه تجاوز به عرصههای مرتعی و جنگلی و حریم سیلابی رودخانهها در زاگرس، هیرکانی، ارسباران و دیگر مناطق کشور به بهانه تعلیف دام بیشتر، کشاورزی در زیراشکوب، جادههای غیراستاندارد، تبدیل بلوط به زغال و تبدیل اراضی کشاورزی به ویلا را ندهید.
چند روز پیش گرتاتونبرگ، دانشآموز جوان سوئدی که مبتلا به آسپرگر است در پارلمان اروپا هشدار داد:
همه از سوختن کلیسای نوتردام اندوهگین هستیم، اما آن سازه با ستونهایی محکمتر دوباره ساخته خواهد شد.
ولی آیا با همان اطمینان میتوان از ژینایی دوباره سازهای به مراتب پیچیدهتر و هوشمندتر به نام طببعت هم سخن گفت؟
آقای رئیس جمهور ما ذخایر چندهزارساله آب شیرین خود را در کمتر از نیمقرن مصرف کردهایم؛
برای جبران پدیده فرونشست زمین در فارس، خراسان، اصفهان، یزد، هرمزگان، تهران و … طبیعت دستکم به پنجاه تا هفتادهزارسال زمان نیاز دارد.
برای برگرداندن گونههای منقرضشده، پنجمیلیون سال باید منتظر بمانیم.
سخنان وزیر پیشین نیرو در کابینه نخست خویش، آقای چیت چیان را دوباره گوش دهید و یادتان باشد سخن خود را در لرستان:
«یادمون نره قضاوتهای سالهای پیش ما!»
همین و تمام.
پایان پیام