در سیل استان لرستان دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟ از زبان یک کارشناس محیط زیست بخوانید
به گزارش پایگاه خبری گلونی محمدحسین بازگیر، کارشناس محیط زیست نوشت: حادثه ی فروردین لرستان سیل آنی بود، نه سیل و آبگرفتگی – طبیعت سیلزده را دریابیم.
بر اساس اخبار و آمار اعلام شده؛ در سیلهای اخیر، هفتصد سازه فنی و زیرساختی از جمله تعداد زیادی پل، تخریب شد، به دوازده هزار کیلومتر از جادههای شهری و روستایی آسیب جدی وارد شد و بیش از صد و پنجاه هزار واحد مسکونی خسارت های جدی از سی و چهل تا صد در صدی دیدند.
علاوه بر آن، مبلهایی را که آب برد، یخچال و تلویزیونهایی که خراب شد و فرشهایی که قاطی گل و لای از دست رفت، را هم شاید نشمردیم اما دیدیم.
در کل، خسارتها بیش از حد تصور بود و میدانیم که همت و غیرت و کار و تلاش و کلی اعتبار و خیلی زمان، میخواهد تا جبران شوند، اما اینها، همهی داستان سیل نبود.
سیل در کنار این آثار و تبعات مشهود، خسارتهای بسیاری به منابع طبیعی و محیطزیست وارد کرد، از جمله؛ فرسایش هزاران تن خاک ارزشمند و هزاران درختی که از بین رفت.
به ویژه در استان لرستان که به دلیل توپوگرافی منطقه و شیب تند مسیل ها و رودخانهها، سیل آنی Flash Flood رخ داد، که متفاوت از سیل Flood استانهای گلستان و خوزستان بود.
یعنی زد و خراب کرد و با خود همه چیز را برد.
در لرستان آب جایی را نگرفت و اصلا نماند که برای رفتنش فکری بشود، دیواری خراب بشود، زهکشی ایجاد شود یا جادهای منفجر گردد و یا به کف کش و قایق احتیاج شود، حتی سیل بند و گونی شن هم به کار نیامد.
نیروی شناوری سیلابهای لرستان چنان بزرگ بود که عرشه های فلزی چند ده تنی پلها را، کیلومترها جابجا کرد.
اغراق نیست اگر بگوییم که در گلال و کشکان، به جای آب، سیالی خروشان و پر سر و صدا، از جنس خاک و سنگ و همه چیز، قاطی کمی آب، جاری بود که هرچه را سر راهش بود، ویران میساخت.
اگر وزن مخصوص آن مخلوط معلق جاری در رودخانههای لرستان، محاسبه میشد، میدیدیم که چقدر بزرگتر از وزن مخصوص هر نوع مایعی است، بدون شک، آنقدر بزرگ بود که هر جسمی در آن شناور گردد، از سازههای سنگین فلزی و بتنی تا تنه های بزرگ درختان بید و بلوط و بنه.
البته این حادثه برای بیشتر زاگرس نشینان، بویژه لرستانی ها، اتفاق غریبی نبود، بارها مردم منطقه، غارتگری کومالاو komallow (سیل) را شاهد بودهاند و گاهی هم آومالک owmalek، هیزم هایی که سیل میآورد، جمع کردهاند.
و اما درست است که نمیدانیم چه تعداد درخت از دست دادهایم و نمیتوانیم برآورد درستی در این خصوص داشته باشیم، اما نباید از این بخش این قصهی پر غصه به راحتی و بی تفاوت بگذریم، باید مراتع و جنگلهای آسیب دیده در بالادست تمام رودخانهها، بررسی و ارزیابی شوند و اگر میخواهیم دوباره غافلگیر نشویم، یا حداقل کمتر آسیب ببینیم، علاوه بر تشدید فعالیتهای آبخیزداری و آبخوانداری، به احیای درختان و جنگلها و مراتع آسیبدیده اهتمام نمائیم.
پایان پیام