شهروند واقعی را بالای خط فقر پیدا میکنید؛ خط کشی جدید فقر و ثروت
پایگاه خبری گلونی، دانیال ناصری: حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز فرمودهاند که با آمارهای موجود، امروز مردم ما از نظر رفاه از اروپا وضعیت بهتری دارند.
همچنین تاکید کردهاند که فقر ایران، فقر گرسنگی نیست بلکه فقر تمتع و رفاه و فقر اشتغال مطلوب است چرا که نوع توقعات بر اساس مطالبات جدید است.
در همین راستا اولین چیزی که به ذهن ما رسید این بود که شخص خود ما و اکثر کسانی که میشناسیم، قطعاً و یقیناً جزو «مردم ما» محسوب نمیشوند، چون تا جایی که از جیب خودمان خبر داریم و با شناختی که طی سالیان سال از دوستان و آشنایان به دست آوردهایم، دیگر درباره خودمان بخشی از واقعیتها را میدانیم.
این را میدانیم که دیگر عدد و رقم که نسبی نیست، دیگر جمع و تفریق که همه جا یکی است.
وقتی میگویند در سال ۹۶ خط فقر دو میلیون و پانصد هزار تومان بوده و تا اواخر سال ۹۷ خیلی هم بالاتر رفته و تازه در طی یکی دو ماه اخیر از آن خیلی بالا هم خیلی خیلی بالاتر رفته، بنابراین با یک حساب و کتاب ساده حداقل درباره خودمان و اطرافیانمان میتوانیم بفهمیم که زیر خط فقر هستیم یا نه.
پس ریشه را باید در جای دیگری جستوجو کنیم، و احتمالاً مسئله اصلی پیرامون عبارت «مردم ما» است.
تعریف مردم
حالا یا آقایان درباره کسانی غیر از ما صحبت میکنند که در ایران به دنیا آمدهایم و همینجا هم داریم مثلاً زندگی میکنیم، یا اینکه تعریف «مردم ما» چیزی غیر از تصور ما است، و با آن تعریف، من و شما جزو «مردم ما» محسوب نمیشویم.
پیشنهاد ما این است که در این مورد در صلیب سرخ جهانی کسب اطلاع کنیم. چرا؟ دلیل دارد.
یکی از مسئولین ادعا کرده که صلیب سرخ جهانی بعد از بازدید از مناطق سیل زده اعتراض کردهاند که چه خبر است این همه امکانات میدهید؟
یک سیل زده دیگر، شما از شدت کمکهای مردمی و دولتی دیگر شورش را درآوردهاید.
بنابراین میشود نتیجه گرفت تعریف امکانات و رفاه و فقر از دید مسئولین محترم صلیب سرخ متفاوت است با تعریف ما.
حالا درباره این موضوع برویم از آنها بپرسیم تعریف شهروند چیست؟ مثلاً چه میشود که کسی را شهروند یک کشور خطاب میکنند.
شهروند واقعی را بالای خط فقر پیدا میکنید
شاید به این نتیجه رسیدیم که شهروند یک کشور بودن ربطی به محل تولد و تابعیت و غیره و ذالک ندارد.
مثلاً ممکن است بفهمیم تنها و تنها کسانی که درآمدشان بالای خط فقر است شهروند محسوب میشوند.
یعنی مثلاً اگر خط فقر، درآمد زیر چهار میلیون باشد، آنوقت شما در صورتی که بالای چهارمیلیون تومان درآمد داشته باشید شهروند محسوب میشوید.
البته که با این تعریف اخیر، سخن حجتالاسلام پورمحمدی درست از آب درمیآید. چون اگر کمتر از چهار میلیون تومان درآمد داشته باشید اصلاً شهروند واقعی نیستید و جزو «مردم ما» محسوب نمیشوید.
این قضیه ابعاد دیگری هم دارد اما بنده میخواهم توجه شما را به مهمترین نکته جلب کنم.
ببینید! خیلی از مواقع هست که مسئولی یا صاحبمنصبی حرفی میزند و ما در بیسوادی و بیفکری خودمان میگوییم که حرفش درست نیست.
اما اگر کمی فکر کنیم، اگر در کنه مطلب غور و اندیشه کنیم، متوجه خواهیم شد که با کمی جابهجا کردن تعاریف، اتفاقاً صحبتهای تمام مسئولین درست است.
مثلاً در همین مورد خاص فهمیدیم که قضیه اصلاً به حقوق و درآمد و رفاه مربوط نیست، بلکه تعریفمان از شهروندی را باید اصلاح کنیم.
میخواهم بگویم حتا اگر تعریفمان از شهروند واقعی را به این شکل مطلوب سرمایهدارها هم تغییر ندهیم، باز هم میتوان یک بامبولی درآورد و ادعا کرد که حرف جناب ایشان درست است.
مثلاً میشود گفت حرف ایشان اشتباه نیست، بلکه تنها از دید منطق اشتباه است.
یعنی اگر خیلی خیلی توقع منطقی بودن داشته باشیم، آن وقت حرف ایشان اشتباه است، اما ما که نباید توقع منطق زیادی داشته باشیم.
فقط ببینید مسئولین چه میگویند
چرا فکر میکنید همه باید حرف منطقی بزنند؟ در واقع اشتباه کلام ایشان، اشتباه از توقع منطق زیادی است.
اگر توقع زیادی نداشته باشید که حرف حساب بشنوید، آنوقت حرف ایشان خیلی هم درست است.
حالا فکر میکنید که این پاراگراف آخر، خیلی پیچیده و سخت شد؟ متوجه شدید که با یک تحریف ساده واقعیت، توانستیم غلط را درست جلوه بدهیم؟
آفرین. درست فهمیدید. اما احتیاجی به این فهم اضافه نیست. شما همان که هر چه را میگویند و ادعا میکنند باور کنید کافی است.
نیازی نیست ببینید درآمدتان چقدر است و مخارجتان چقدر است.
لازم نیست ببینید که آیا دخل و خرجتان به هم میرسد یا نه و آیا اگر بچهتان هوس چیپس و پفک کرد میتوانید برایش بخرید یا نه.
اصلاً نیازی نیست به این چیزها دقت کنید. کافی است ببینید مسئولین چه میگویند.
اگر گفتند که شما مرفه هستید، پس هستید. اگر گفتند جزو مردم ما نیستید، پس نیستید.
اگر گفتند میتوانید چیپس و پفک بخرید، پس میتوانید، دیگر مهم نیست که میتوانید یا نه.
والسلام.
پایان پیام