سیاهکل در آتش میسوزد و دریغ از نگاه ملی به این مشکل ملی
به گزارش پایگاه خبری گلونی چند روزی است که از آغاز آتشسوزی در جنگلهای سیاهکل استان گیلان میگذرد اما انگار نه انگار.
ما ایرانیها همگی در یک چارچوب مرزی در کنار یک زندگی میکنیم و یک کشور را تشکیل میدهیم.
این کشور با ذره ذره خاک آن ساخته شده و نمیتوان حتا یک وجبش را حذف کرد. ما همگی یک خانواده هستیم و بدون یکدیگر معنایی نداریم.
مشکلات و پیروزیهایمان با یکدیگر مشترک است و همگی در غم و شادیهایش شریکیم.
پلنگ مازندران که در المپیک طلا میگیرد، فلافلفروش لشکرآباد اهواز هم خوشحال میشود.
کرمانشاه که زلزله میآید، خراسان برای کمکرسانی بسیج میشود.
برنج شمال میرود سر سفرههای جنوبیها و گاز جنوب گرمابخش زمستان شمالیها است.
جنگلهای شمال برای کشور اکسیژن تولید میکنند و بنادر جنوب بار واردات و صادرات کشور را به دوش میکشد.
همانطور که انفجار لولههای گاز جنوب به کل کشور خسارت میزند، سوختن جنگلهای شمال نیز کشور را متوجه خسارت هنگفتی میکند.
پس نگاهی که میبایست به آتش سوزی در جنگلهای سیاهکل استان گیلان شود، باید نگاهی ملی باشد.
اما متأسفانه اینطور نیست. سیاهکل در آتش میسوزد و انگار نه انگار.
هرساله بخش گستردهای از جنگلهای گیلان در بادهای گرم سال میسوزد و هیچ اتفاقی برای جلوگیری از این مصیبت وارده رخ نمیدهد.
در این بین نقد به کاربران فضای مجازی در گیلان و حتا رسانههای محلی گیلان وارد است که اخبار این آتشسوزی را به عنوان یک مشکل ملی دنبال نمیکنند.
سیاهکل در آتش میسوزد؛ رسانههای محلی و کاربران گیلانی کجا هستند؟
برای این نقد کافی است کاربران فضای مجازی و رسانههای محلی گیلان خود را با همتایان خود در استان آذربایجان شرقی هنگام آتشسوزی جنگلهای ارسباران مقایسه کنند.
در تبریز به خوبی و درستی مسئله آتشسوزی ارسباران برجسته شد و رسیدگی به آن به یک مطالبه ملی منجر شد ولی چند روز است درختان سیاهکل در آتش میسوزد و انگار نه انگار.
رسانههای محلی و کاربران گیلانی کجا هستند؟
پایان پیام