امنیت روانی کیلویی چند؟ يک نفر در تلويزيون گفته است مصرف شير در ايران سرطان زاست
امنیت روانی کیلویی چند؟
به گزارش پایگاه خبری گلونی دکتر محمد فاضلی در کانال تلگرام خود نوشت: رفتم از يخچال شير بردارم، پسرم با نگرانی گفت نخور نخور!!
او هم خبردار شده بود که يک نفر در تلويزيون گفته است مصرف شير در ايران سرطانزاست.
ليوان بزرگ سفالی خودم را طبق عادت پر کردم و به پذيرايی آمدم. پسرم گفت، حالا چرا اين قدر زياد، اقلاً کمتر شير بخور. عميقاً نگران بود.
دقايقی بعد صدای معاون وزير بهداشت را شنيدم که براي تلويزيون توضيح میداد که استانداردهای ايران برای سم آفلاتوکسين سختگيرانه و حتی از استانداردهای آمريکا نيز سختگيرانهتر است. پسرم ديگر درباره شير چيزی نگفت اما به احتمال زياد در شرايط اجتماعی بیاعتمادی، به سختی سخن معاون وزير بهداشت را باور کند.
امنیت روانی کیلویی چند؟
شما فکر میکنيد تلويزيون حق دارد يک مجری غيرمتخصص را بنشاند جلوی کسی که بازرس انجمن بهداشت و ايمنی مواد غذايی خوانده میشود، و آقاي بازرس بگويد شير نخوريد زيرا بررسی برخی از دانشگاهيان نشان میدهد مقدار زيادی از شيرهای کشور آلوده به سم خطرناک آفلاتوکسين عامل ابتلا به بيماری سرطان کبد است؟
اگر مجری اندک تخصصی در اين زمينه، يا درک حرفهای اندکی از دنيای علم و صنعت لبنيات داشت، از آقای بازرس نمیپرسيد:
نتايج اين بررسیها در کدام نشريه علمی معتبر منتشر شده است؟
منابع تأمين شير در کشور متعدد است (حداقل شير توليدی گاوداریها و شيرخشک وارداتی). مطالعاتی که بدان استناد میکنيد توسط چه کسانی، و بر روی کدام نوع شيرها انجام شده است؟
آيا آزمايشگاه مرجعی وجود دارد که نتايج بررسیهای اين «برخی دانشگاهيان» را تأييد کند؟
آقای بازرس، میدانيد که در آمارهای مختلف گمرک ايران، صادرات ۴۰۰ تا ۷۰۰ ميليون دلار محصولات لبنی در هر سال از ايران به روسيه، عراق، کشورهای حاشيه خليج فارس و … ثبت شده است. آيا اين کشورها آزمايشگاههای معتبر براي سنجش آفلاتوکسين شيرهاي ايرانی ندارند؟
آقای بازرس میدانيد با اين حرفتان چه ضربهای به صنايع شير ايران – که بسياری از آنها خصوصی هستند – میزنيد؟ آيا اطمينان داريد نتايج تحقيقات آن «برخی دانشگاهيان» براي طرح چنين ادعايی که مستقيماً با امنيت غذايی و امنيت روانی مردم ارتباط دارد کافی است؟
آقاي بازرس بهراحتی امنيت روانی مردم را نشانه میگيرد و آقاي مجری درست مثل پايه ميکروفون فقط نگاه میکند و با گفتار و کردارش آنها را تأييد میکند، بدون آنکه حداقل توانايی ذهنی و آمادگی براي اعتبارسنجی حداقلی گفتار آقاي بازرس را داشته باشد یا نمیخواهد داشته باشد.
شيرهای مد نظر آقای بازرس
اين رفتار غيرحرفهای و غیراخلاقی نيست؟ آيا بزرگترين رسانه کشور بايد به پايه ميکروفون بيان سخنانی براي قربانی کردن بيشتر اعتماد عمومی تبديل شود؟ آيا واقعاً هدف اين رفتار رسانهای، دلسوزی براي مردمی است که بر اثر شيرهای مد نظر آقای بازرس بيمار خواهند شد؟
سؤالات ديگری هم هست. آيا راه مناسب رفع بیاعتمادی خلقشده نسبت به صنايع شير، مصاحبه معاون وزير بهداشت و تأکيد کردن بر آمار متفاوت است؟ آيا ارزش اقتصادی و جايگاه صنايع شير در سبد غذايی مردم، پاسخدهی معتبرتری را طلب نمیکند؟ آيا بيان اينکه آمارهای آقاي بازرس غيررسمی بوده است کفايت میکند؟
«اعتماد» مهمترين اما مظلومترين بنيان زندگی اجتماعی است که در جامعه ايرانی زير دست و پای سياستورزان ناصادق، رسانه حداقل غيرحرفهای و شايد غرضورز، بوروکراتهای الکَن و نادانیها و ناکارآمدیهای ساختاری، له میشود.
امنيت روانی هم در دنياي بیاعتماد قربانی میشود. اصلا امنيت روانی کيلويی چند؟
پایان پیام
کد خبر : 147157 ساعت خبر : 10:34 ق.ظ