کلیه خبرنگاران درد میکند
پایگاه خبری گلونی رضا ساکی: خیلیها از من میپرسند چرا درباره نشستهای خبری جشنواره چیزی نمینویسی؟
البته که نشستهای پرسش و پاسخ جشنواره فیلم فجر خیلی غنی و پرمحتواست اما خب در میان این همه غنا، هستند کسانی که میشود درباره آنها طنز نوشت.
کلیه خبرنگاران درد میکند
مثلاً خبرنگاری که هر بار سوالش را ریز مینویسد تا مجری نتواند بخواند.
این خبرنگار چندبار این ترفند را به کار برده است و نتیجه هم گرفته است.
همانطور که میدانید پرسش از عوامل فیلم در نشست خبری فقط به صورت کتبی و با اثرانگشت و امضاء و معرفینامه از قیم یا وکیل، قانونی است و کسی طبق قانون حق ندارد به طور شفاهی سوال بکند.
اما این خبرنگار هر بار با این روش به طور شفاهی سوال کرده و بسیار هم سوالات پرمغزی طرح کرده است. آن قدر مغز در سوالات برخی خبرنگاران هست که در خشکبارفروشی محله ما نیست.
من عاشق سینمای مسعود کیمیایی هستم. الان برخی رفقا نشستهاند و دارند درباره مقدار خون در «فیلم خون شد» حرف میزنند.
این عزیزان نمیدانند که در سینمای کیمیایی اصولاً خون و چاقوی ضامندار همیشه هست و در این فیلم که اسمش هم خون شد است باید خون بیشتری ریخته میشد که شد.
در این چند روز جشنواره فیلم فجر به اندازه همه عمرم فستفود خوردم. چارهای نداشتم. فستفودش بهتر از غذاهای ایرانی بود.
حالا که تقریباً جشنواره فیلم فجر تمام شده است باید بگویم که زانوهایم درد میکند.
واقعا رحمت بر آن مهندسی که این سینماها را ساخت.
یعنی فاصله میان صندلیهای این سینما آن قدر به هم نزدیک است که اگر وسط فیلم نیاز واجب به دستشویی پیدا کنی، میان رفتن و ماندن، ترجیح میدهی بمانی و پای ملت را لگد نکنی و یک کلیهات را در راه سینمای کشور فدا کنی.
بله کلیه همه ما درد میکند.
پایان پیام