جنگ روانی و قربانیانش
انگار ویروس به فرمان او عمل میکند. بعد هم اخبار گسترش بحران را ذکر میکردند تا بر بیاعتباری پیشین دامن بزنند
بهجز زیانهای اقتصادی و شغلی فراوانی که این ناامنیهای روانی به جامعه وارد میکند، جامعه ما اکنون از استرس اشباع شده است
در چکاچک جدال سیاسی مخالفان با حکومت، خبرها و تحلیلهای فراوانی در قالبهای شوخی و جدی پراکنده میشود که روح و روان جامعه را میساید و آسیبهای فراوانی وارد میکند. در این جدالها قربانی اصلی کیست؟
به گزارش پایگاه خبری گلونی عمادالدین باقی، مشاور فرهنگی و اجتماعی روزنامه سازندگی نوشت:
مقارن با ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی و سیل سیستان و بلوچستان و ناراحتی و التهابی که در جامعه به وجود آمده بود هنوز مردم از آن حوادث ناگوار فارغ نشده بودند که ناگهان خبرهایی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد که از حوادث بزرگ دیگری خبر میداد.
خبر این بود که:
نقشه بارندگی کشور در طول ۷۲ ساعت آینده. گفته میشود شدیدترین بارندگیهای چند قرن اخیر را در ایران به خصوص جنوب غرب و غرب کشور را در پیش رو داریم.
در برخی مناطق بیش از ۲۰۰ میلیمتر بارندگی و در هسته بارش تا ۹۰۰ میلیمتر نیز انتظار باران داریم.
سازمان ناسا امریکا در هشداری به مقامات ایران اعلام نمود که مردم ایران را برای رویارویی با شدیدترین و سهمگینترین سیل تاریخ ایران آماده کند.
سازمان هواشناسی امریکا به مقامات ایران هشدار داده است که احتمالا در سیل چند روز آینده در ایران هزاران نفر کشته خواهند شد و از مقامات ایران مصرانه خواسته فورا ستادهای بحران تشکیل دهند.
اتحادیه اروپا نیز در حال اعزام نیروهای صلیب سرخ جهانی و غذا و دارو و چادر به ایران است.
از همه اکیدا و اکیدا خواهش میکنم کلیه سفرهای خود را کنسل کرده جلیقه نجات تهیه نمایند و در مناطق مرتفع شهرها پناه بگیرند.
جنگ روانی
سیل نقطه امنی در منازل با ارتفاع پایین ندارد. هشدارها را جدی بگیرید. خوراکی خشک داشته باشید. اسناد و مدارک خود را در جای امن و مرتفع قرار دهید. گروه اساتید ایران
“این نقشه واقعا میترساند، رنگ بنفش یعنی پیشبینی بارشهایی حتی مهیبتر از بارشهای اخیر گلستان در یکی از آسیبپذیرترین مناطق ایران: کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، لرستان و دامنههای زاگرس در خوزستان و اصفهان و شیراز
مسئولین محترم حداقل ۳ روز وقت دارید، لطفا غافلگیر نشوید!
ایران، پر بارانترین کشور در آسیا و اروپا در دو هفته آینده: طبق بررسی نقشههای هواشناسی، کشور عزیزمان ایران، بهعنوان پر بارانترین کشور در آسیا و اروپا برای ۱۶ روز آینده معرفی شده است.
هموطنان عزیزم لطفا به اشتراک بگذارید. اما طی دو هفته پس از آن نهتنها چنین نشد بلکه در فصل زمستان با هوایی آفتابی و بهاری در بسیاری از مناطق روبهرو بودیم.
جالب است که معمولا خبرهای فیک با نشانههایی شناخته میشوند اما افراد زیادی حتی زحمت ارزیابی درستی و نادرستی خبر از طریق سایت هواشناسی کشور را به خود نداده و در گروههای زیادی در شبکههای اجتماعی پخش میکردند و خبر را جدی گرفتند.
البته تغییرات اقلیمی هم احتمال درستی خبر را القا میکرد.
وضعیت وقتی دشوار میشود که خبرها و تحلیلهای فیک توسط بعضی رسانههای ماهوارهای هم پخش میشود چنانکه وقتی یک شبکه تلویزیونی اخبار لحظه به لحظه حمله موشکی ایران به پایگاه نیروهای امریکایی در عینالاسد را مخابره میکرد تحت عنوان «خبر فوری» از حمله به ۳ پایگاه امریکایی خبر میداد و میگفت تا این لحظه گزارشها حاکی از کشته شدن بیش از ۸۰ تن از نیروهای امریکایی است.
این خبرها در ذهن مخاطب خطر جنگ را به شدت تقویت میکرد.
در جریان بحران ویروس کرونا تا پنجشنبه ۹ اسفند چهل کشور جهان را درگیر کرده بود و احتمالا در حال گسترش است و جمعا حدود ۸۳۰۰ نفر در جهان مبتلا شده و حدود ۲۳۰۰ نفر فوت کرده و نزدیک به ۴۰۰۰ نفر بهبود یافته بودند.
این آمار نشان میدهد خطر حمله میکروبی جدی است و همه باید بهخاطر انسانیت، بهطور موقت هم که شده اختلافات را کنار بگذارند و دست به دست هم بدهند برای نجات نوع بشر اما شبکههای اجتماعی با هدایت مؤثر مخالفان چنان بر نگرانیها میافزودند که عدهای از مردم قالب تهی کرده و به قول یکی از پزشکان از ۵۰ بیماری که یک روز به مطب او مراجعه کرده بودند ۴۵ نفر دچار توهم کرونا شده بودند.
در حالی که در ایران اعلام شد از ۱۸ فرد شناسایی شده مبتلا به کرونا (نه همه مبتلاشدگان) ۴ نفر فوت کردهاند. تیتر خبرهای رسانههایی که آگاهانه یا ناآگاهانه در جنگ روانی افتاده بودند این شد که در جهان نرخ مرگومیر کرونا ۲درصد و در ایران ۲۰ درصد بوده است.
یا تحت عنوان «الگوی شیوع ویروس کرونا در ایران و جهان» نوشتند در ایران طی چهار روز آمار مبتلایان شش برابر شده و پنج روز پس از تأیید ورود آن به ایران ۶۴ نفر اعلام شده که نزدیک ۱۳ برابر تعداد مبتلایان اعلام شده در روز اول اسفند است.
جالب اینکه در همان مطلب آمده است که در همین فاصله در کره جنوبی مبتلایان شناسایی شده شامل ۸۳۳ نفر میشود که هشت نفر فوت کردهاند و ایتالیا با ۲۱۵ مورد ابتلا، ژاپن با ۱۵۴، سنگاپور با ۸۹، و هنگکنگ با ۷۹ مورد کشورهایی هستند که تعداد مبتلایان شناسایی شده در آنها بیش از ایران است.
در روزهای بعد (پنجشنبه۹ اسفند) مقامات وزارت بهداشت ایران میگفتند ۲۶ نفر تلفات ویروس کرونا داشتهایم و یک تلویزیون مخالف به استناد منابع آگاه (که معلوم نیست چه کسی با چه میزان از اعتبار بوده) میگوید ۱۱۶ نفر تلفات داشتهاند.
آنها با اتکا به علت بیاعتمادی که پس از هواپیمای اوکراینی در جامعه عمیقا رخنه کرده بود هر راستی را دروغ و هر دروغی را راست جلوه دادند و نظام سلامت و بهداشت در ایران را که قطعا ایدهآل نیست و بهخاطر راهبردهای منجر به مشکلات اقتصادی کشور و تحریمهای دانشگاهی، با کاستیهای جدی روبهروست اما با اینحال به گواهی نهادهای بینالمللی جزو چند کشور موفق دنیا بوده، بیاعتبار کردند و چنان دست به تحریف میزدند که اظهارات رئیسجمهور را با هدف کاهش التهاب بدل به وسیله تازه جنگ روانی کردند. روحانی گفت:
«گزارشی که آقای وزیر بهداشت دادند حرکت به سمت کنترل ویروس کرونا است.
مردم نباید نگران باشند ضمن اینکه باید همکاری لازم را کنند. مراجعهکنندگان در بسیاری از شهرهایی که در روزهای پیش زیاد بوده به شدت کاهش پیدا کرده است.
افرادی که از بیمارستان مرخص میشوند و تست آنها مثبت بوده و دوران درمان خود را گذراندهاند این هم افزایش پیدا کرده است که این دو خبر برای جامعه ما بسیار امیدوارکننده است.
کار و فعالیت در کشور باید به صورت آنچه که در ماهها و هفتههای گذشته بوده ادامه پیدا کند منتهی هرکجا جمعیت و اجتماعی است همه مراقبتهای لازم پزشکی را باید انجام دهیم.
همه باید به تمام مراقبتهای بهداشتی که توصیه میشود، عمل کنند.
مدارس، دبیرستان، دانشگاه و کارگاهها همه باید دقت کنند، مراقبتهای پزشکی و بهداشتی را انجام بدهند اما همه باید کار و فعالیت کنیم و این یکی از نقشهها و توطئههای دشمنان ما است که با هراسافکنی زیاد در جامعه، کشور را به تعطیلی بکشانند.
همه باید مشغول کار خودمان باشیم و فعالیت کنیم.
همه باید مراقب باشیم. همچنین همه باید اگر موردی را دیدیم و یا شکی کردیم، فرد مشکوکی بود وی را به بیمارستان ببریم.
هر جایی که ستاد ملی مقابله با کرونا از شنبه لازم دید اگر مدرسه، دبیرستان، دانشگاهی و محل اجتماعی یا مورد خاصی را تشخیص داد خودش اعلام میکند بنابر این از روز شنبه همه روالها با صورت عادی خواهد بود مورد خاص و شرایط ویژه را ستاد ملی به آنها اعلام میکند»
(روزنامه همشهری ۷ اسفند۹۸).
بدون شک مسئولیت سنگینی متوجه تمام بخشهای حکومتی از جمله قوه مجریه در دفاع از جان و امنیت مردم است اما این موضوع رافع مسئولیت ما نیست.
رسانههای سیاسیکار قبل و بعد از اظهارات فوق را قطع کردند و سایتهای اصولگرای مخالف دولت مانند مشرق، تیتر زدند «روحانی: از شنبه همه چیز به روال عادی برمیگردد» و رسانههای اپوزیسیون انحلالطلب نیز همسو با آنها ادعا میکردند روحانی گفته است از شنبه اوضاع عادی میشود.
انگار ویروس به فرمان او عمل میکند. بعد هم اخبار گسترش بحران را ذکر میکردند تا بر بیاعتباری پیشین دامن بزنند.
در حالی که مقامات همه کشورها مجبور به موضعگیری بودند و اظهارنظر میکردند، اما عدهای میگفتند چرا رئیسجمهور ایران به جای کار اجرایی حرف میزند ولی نهتنها به مصاحبهها و سخنرانیهای مقامات کشورها اشاره نمیکردند که حتی گافهای شگفتانگیز رئیسجمهور امریکا را هم زبر سیبیلی رد میکردند.
از یکسو عدم تعطیلی مراکز آموزشی پرخطر بود و از سوی دیگر دولت با این نگرانی که اگر تعطیل کند مردم به صورت انبوهی سفر میکنند و بیماری پخش میشود از تعطیلی خودداری کرد و راه میانه تعطیلی دوسه روزه و تمدید آن را برگزید.
در این میان اگر تعطیل نمیکرد جنایت پیشه بود و وقتی تعطیل کرد جادهها از تراکم سفرها مسدود شد یعنی خود مردم عامل انتشار کرونا میشدند.
سرانجام مراکز آموزشی تعطیل و برای جلوگیری از عقب افتادن فراگیران آموزش از راه دور در حد بضاعت جایگزین شد.
در این وضعیت عاملان جنگ روانی به تنها چیزی که فکر نمیکردند آرامش مردم بود. سند با مهر و امضای جعلی مقامات کشور درست کردند و یا فایل صوتی صدای آنها را جعل کردند و اخبار وحشتناک را در قالب آن انتشار میدادند.
هنوز در گیرودار بحران بودیم که پس از بارندگی ۴۸ ساعته ۷و۸ اسفند در تهران، خبر پخش کردند: «فردا شب تهران را بعد از اتمام کامل بارندگیها سمپاشی هوایی خواهند کرد.
هیچ اطلاعرسانی هم در کار نیست درز پنجرههارو بگیرید دریچههای کولرها رو با چسب ببندید.
بیست ساعت بعد از سمپاشی بهتره از منزل خارج نشید مخصوصا کسانی که ناراحتی تنفسی دارند. تا میتوانید اطلاعرسانی کنید. مردم خودمان باید به فکرخودمان باشیم».
گویی از نظر عدهای دروغ فقط وقتی بد است که از طرف حکومت سر بزند ولی از سوی آنها دروغ گفتن نهتنها بد نیست بلکه خوب است به ویژه اگر با هدف جنگ روانی علیه حریف باشد. آیا همین طرز تلقی به تنهایی برای نهادینه کردن فرهنگ دروغ کافی نیست؟
اکنون این پرسش به وجود میآید که چرا این دست خبرهای اینگونه وسیع دست به دست میگردید؟
صرفنظر از اینکه ریشه اصلی آن در بیاعتمادی به سیستم و بهویژه رسانههای رسمی مانند صداوسیماست و آنها بهگونهای عمل کردهاند که مرجعیت رسانهای جامعه را به بیرون از مرزها انتقال دادهاند، از نظر روانی در این شرایط که مردم، متاثر و نگران و منتظر حادثه جدیدی بودند، همه از بیم آنکه آسیبهای گستردهتری در راه باشد میکوشیدند اطلاعرسانی کنند تا پیشگیری نمایند ولی آیا همه واقعیت این بود؟
کسانی که این پستهای خبری را تولید میکردند تا در جامعه اینگونه التهابآفرینی شود و قطعا خودشان میدانستند که این خبر جعلی و دروغ است آیا این کار را اتفاقی و یا به قصد مطایبه انجام دادند؟
بدون شک آنها هم با آگاهی از حساسیت افکار عمومی و شرایط خاص و ملتهبی که وجود داشت میدانستند که این خبرها التهابات را دامن میزند و اصولا جنگ روانی یعنی آستانه تحریکی جامعه را پایین بردن، جامعه را عصبی کردن و مستعد شعلهور شدن ساختن.
شرایطی که در این روزها پدید آمده بود بهترین فرصت برای انتشار چنین خبرهایی و دستیابی به چنان اهدافی بود. مشاهده این نوع خبرسازیها و آثار و نتایج آن، مفهوم جنگ روانی را برای انسان ملموستر میکند.
در این میان آنچه رنجآور است این که کسانی که با اهداف و مقاصد سیاسی دست به جنگ روانی میزنند در این میانه به تنها چیزی که نمیاندیشند سلامت روح و روان جامعه است، به اینکه مردم نیاز به آرامش، نیاز به شادی و نیاز به امید دارند.
در واقع هدف جنگ روانی ظاهرا حکومت و فلج کردن و مشروعیتزدایی از آن است اما قربانی اصلی جنگ روانی، مردم هستند درست مانند بقیه جنگها که در واقع رهبران با هم نمیجنگند و فقط توده مردم هستند که قربانی میشوند و این خیلی بیرحمانه است و قساوت قلب میخواهد.
بهجز زیانهای اقتصادی و شغلی فراوانی که این ناامنیهای روانی به جامعه وارد میکند، جامعه ما اکنون از استرس اشباع شده اما به نظر میآید عدهای به آن قانع نبوده و با اهداف سیاسی در پی انفجار استرسها هستند به ویژه برخی از آنها که در آنسوی مرزها در جای امن و آرام نشسته و پیوسته بر تنور التهاب میدمند و روح و روان مردم را دچار گسیختگی میکنند.
فقط هر لحظه منتظر یک اشتباه تازهتر از مسئولان یا منتظر یک حادثه هستند برای کار خود. عدهای برایشان مهم نیست که این استرسها چه پیامدهای ویرانگری برای مردم دارد.
جنگ روانی چه به بهانه حوادث واقعی و دردناک و چه به بهانه حواث غیرواقعی علیه حکومت، بیش از آنکه اقدامی علیه حکومت باشد توهین به شعور مردم و به افکار عمومی است زیرا پیشفرض اساسیاش این است که با ایجاد شبهه و التهاب میتوان با مردم بازی کرد و آنها را در خدمت مقاصد سیاسی خود برانگیخت.
پایان پیام