معرفی نیم دانگ پیونگ یانگ رضا امیرخانی به همراه چند نقد کوچک
پایگاه خبری گلونی محسن فراهانی: ششدانگِ نیمدانگ پیونگ یانگ را خواندم.
حتا اگر رضا امیرخانی آن را ننوشته بود و در مورد کرهشمالی هم نبود، باز هم میخواندمش.
من عاشق سفرنامه خواندنم. کسی که دلش پر بکشد برای سفر رفتن و جز «خیال» بالی برای پریدن نداشته باشد، چارهای جز سفر کردن در لابهلای صفحات سفرنامهها ندارد.
معرفی نیم دانگ پیونگ یانگ رضا امیرخانی
برای خرید اینترنتی کتاب کلیک کنید
ما فقرا به جای لوفتهانزا و هواپیمایی امارات و ایرانایر و ماهان سوار بر کتابها میشویم و بدون نیاز به ویزا به گوشه گوشهی این کره خاکی سفر میکنیم.
الان هم تازه از سفر پیونگ یانگ برگشتهام. همین حالا آخرین صفحه را خواندم و کتاب را بستم.
اطرافم را نگاه میکنم و دنبال نشانههایی از دخالتها و تاثیرات حزب حاکم در امور زندگیام میگردم.
این یعنی کتاب نیمدانگ پیونگ یانگ حسابی مرا با خود همراه کرده و روی من اثر گذاشته است.
رضا امیرخانی در ۳۴۳ صفحه کره شمالی را برای من وصف میکند.
البته فقط آنچه را که دیده است یا بهتر بگوییم آنچه را که حزب اجاره داده او ببیند.
ماجرای کتاب مربوط میشود به دو سفر رضا امیرخانی به کره شمالی در سال ۹۷ که اولی را به همراه حزب موتلفه و دومی را تنها و با رفقا به پیونگ یانگ سفر کرده است.
کتاب سه فصل دارد: کیمچی، قاشقچی و چیطولی. امیرخانی در سفرهایش سعی دارد بیشتر مردم کره شمالی را بشناسد که خیلی موفق نمیشود و شاید دلیل نامگذاری کتابش هم به همین دلیل است. او فقط نیمدانگ از پیونگ یانگ را اجازه دارد ببیند.
لایو اینستاگرامی امیرخانی
اما امیرخانی در مجموع با تحلیلها و مقایسههایی که انجام میدهد تا حدودی میتواند انسان کره شمالی را به انسان ایرانی لمداده روی تخت خانهاش در نظامآباد تهران بشناساند.
اما منِ سفرنامهخوان نمیتوانم از یک سری کاستیها در کتاب حرفی نزنم.
یکی از همراهان رضا امیرخانی در این سفرها عکاس است و مدام از او و آنها و آنجا عکس میگیرد.
این را خود نویسنده بارها در متن کتاب اشاره میکند و میگوید در فلان جا از فلانی عکس گرفتیم.
اما مولفِ نامرد بسیاری از آن عکسها را در کتاب نیاورده است.
خب اگر نمیخواستی عکسها را منتشر کنی چرا ماجرایش را شرح دادی؟
چرا گفتی از این ماجرا عکسی تهیه شده اما ما آن را به شما نشان نمیدهیم؟
خب اگر ما ندانیم عکسی وجود دارد حداقل حرص هم نمیخوریم.
عکسها در سفرنامه، سفرِ من مخاطب را جذابتر میکند.
چه میشد اگر آن عکسها را هم ضمیمه کتاب میکردید آقای امیرخانی؟
یک اضافه بار به ما میخورد که آن را هم پشت جلدی حساب میکردیم.
رسمالخط کتاب
نکته بعدی در مورد رسمالخط آقای نویسنده است که الحق و الانصاف از دخالتهای حزب هم بیشتر روی اعصاب است.
یعنی اگر نویسنده پشتکارش در جاانداختن این رسمالخط در ذهن مخاطب را خرج اقناع نویسندگان دیگر میکرد الان همه نویسندگان و مترجمان داشتند به رسمالخط آقای امیرخانی مینوشتند.
ما هم مجبور نبودیم مخمان را در تعویض این رسمالخطها بین نویسندهها فرسوده کنیم.
اگر شیوه نگارش آقای امیرخانی در کتابهای قبلی را ندیده بودم میتوانستم به جرات بگویم ایشان عامدانه اینطور نوشتند تا بعد از چاپ، نمایندگان جمهوری خلق کره نتوانند کتاب را بخوانند و بفهمند که نویسنده چه حرفها که پشت سرشان نزده و چه صفحهها که نگذاشته است.
در جایی از کتاب امیرخانی با یکی از سران اصلی حزب و نزدیکان رهبر کبیر کره ملاقات میکند و او به امیرخانی میگوید: آقای نویسنده، درست بنویس و امیرخانی هم میگوید سعی میکنم صادق باشم.
اما آقای امیرخانی عزیز منظور ایشان صداقت شما و تعریف کردن از کره نبود.
ایشان گفتند ناموساً درست بنویس. حداقل رهبر را بنویس رهبر. امروز را بنویس امروز.
امیرخانی در نیمدانگ پیونگ یانگ نشان داد که از این بچههای سرتقی است که وقتی میگویند نکن، میکند. وقتی میگویند دست نزن، میزند.
وقتی میگویند نرو، میرود. او با چنین شخصیتی اتفاقات جالبی را در پایتخت کشوری مانند کره شمالی رقم میزند. مخصوصاً زمانهای که با سوال پیچ کردن نمایندگان حزب دنبال سوتی گرفتن از آنها است.
اما باز کلی سوال در ذهن من مخاطب باقی میماند. چرا رهبران کبیر کراوات به یقه دارند؟
مگر کراوات نماد امپریالیسم غرب نیست؟
چرا جلوی مجسمه رهبران کبیر نمیتوان نشست و بیاحترامی است اما در خانه مردم میتوانند جلوی عکس بنشینند، بخوابند و خیلی کارها که نمیتوان گفت را انجام دهند؟
خلاصه سوال از جایی کمتر شناخته شدهای مانند کره شمالی بسیار است و شاید یک کتاب نتواند همه آنها را پاسخ بدهد.
در مجموع با خواندن این کتاب درمیابیم تحریم باعث تکصدایی میشود و اگر این تکصدایی با نفوذ حاکمیت در نقطه نقطهی زندگی مردم همراه شود، با انسانی مواجه خواهیم بود که هرگز آزاد نیست اما احساس آزادی میکند.
کتاب نیمدانگ پیونگ یانگ را نشر افق با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر کرده که در این ایام و با تخفیفات مختلف میتوان از فروشگاههای اینترنتی ارزانتر از این مبلغ خرید و عوض آن عکسهای منتشر نشده را درآورد.
سلام زندهگی چهطوری؟ بچهها خوبن؟
امروز مهمونی مامانتاینا رو نمیرسم بیآم. ببخشید. سلام برساون.
.
.
[رسمالخط رضا امیرخانی در پیامک به همسرش یا همسرش]
.#نیم_دانگ_پیونگ_یانگ— mohsenfarahani (@mohsenfarahanii) March 17, 2020
سوژهی بکر، پرسشگری، طنزِ پررنگ، خلقِ درام و مواجههی انتقادی. اینها اضلاعی هستند که در کنار هم از #نیم_دانگ_پیونگ_یانگ اثری خوشخوان و جذاب میسازند.
چندخطی دربارهی کتاب جدید #رضا_امیرخانی:https://t.co/9xVYrGR2dG
— محمدصالح سلطانی (@MsalehSoltani) March 11, 2020
کتاب #نیم_دانگ_پیونگ_یانگ سفرنامهای حاصل دوسفر استاد #رضا_امیرخانی به کره شمالی است که توسط نشرافق منتشر شده است.
یک مستند نویسیِ منصفانه و مبتنی بر مشاهدات دقیق نویسنده ای تیزبین ودقیق.
روایتی ایرانی ودست اول از الگوی #حکمرانی جوچه وآثارآن برزندگی مردم در این کشور اسرار آمیز pic.twitter.com/BTqPx6INZB— مهدی صولی (@MahdiSoli) March 13, 2020
پایان پیام