نقدی بر آهنگ «سرنوشت» اثر انوشیروان روحانی با صدای همایون شجریان

نقدی بر آهنگ «سرنوشت» اثر انوشیروان روحانی

به گزارش پایگاه خبری گلونی تصنیف «سرنوشت» ساخته انوشیروان روحانی با صدای همایون شجریان منتشر شد.

این تصنیف در گام مینور است و انوشیروان روحانی در بخشی از این اثر، یک کار درجه یک انجام داده است.

گام اصلی ملودی فا مینور است که در ۵:۵۴ انتقال پیدا می‌کند به لا-بِمُل مینور.

یعنی به درجه سوم گام اول منتقل می‌شود که کاری گوش‌نواز و هنرمندانه است.

اما شعر این اثر در حد نام‌هایی چون روحانی و شجریان نیست.

ساعاتی بعد از انتشار این اثر، حامد عسگری شاعر و ترانه‌سرا در توییتی نوشت:

نقدی بر آهنگ «سرنوشت»

نکته مهم درباره این شعر مشکلات نحوی آن است. یعنی شعر اشکال نحوی کاملا مشخص دارد.

شعر این گونه آغاز می‌شود:

سرنوشت را، باید از سر نوشت

شاید این بار کمی بهتر نوشت

عاشقی را غرقِ در باور نوشت

غُصه‌ها را قِصه‌ای دیگر نوشت

شاعر، کلمه «باید» مصرع اول را در همه جمله‌ها فرض کرده است اما نیاورده است. به این ترتیب، « نوشت» در بیشتر سطرها، فاعل ندارد.

در این سروده، “کلمات عینی” یعنی آن چه بیرون از ذهن وجود دارد و قابل دیدن و لمس کردن است خیلی کم است و به جای آن کلمات ذهنی و مفاهیم انتزاعی، بسیار زیاد است؛ از همان کلماتی که بیشتر ترانه های تکراری و دم دستی این روزها از آن‌ها ساخته می‌شود.

(سرنوشت، باور، عاشقی، غصه، راز، رمز و …)

ترانه و شعر برای تصنیف با مصادیق مشخص و قابل تصور ساخته می‌شود اما مصداق‌های شعر هم استعاره‌های تکراری و فرسوده است.

دریا در «موجِ این دریا گر از پس سرگذشتت» استعاری است نه عینی، یعنی هیچ تصویری از دریا را بیان نمی‌کند.

شعر در «لحظه‌هایِ زندگی چون موج دریاست

گرچه سرد و سخت زیباست

موجِ این دریا گر از پس سرگذشتت»

اشکال معنایی هم دارد. باید پرسید سرد و سخت برای دریا صفت منفی است یا مثبت؟

سردی و سختی، آن هم برای دریا، هیچ تضادی با زیبایی دریا ندارد. مانند آن که بگوییم این کوه اگر چه خیلی بلند و با شکوه است، زیباست.

مخاطب شاید با شنیدن این اثر از خود بپرسد: « بر فرازِ قله‌یِ باور سفر کن» یعنی چه؟

یا «گر تو روزی را زِ این بازی بدانی/نکته‌یِ رمزش بخوانی» یعنی چه؟

شعر البته یک کشف دارد. آن هم جناس مرکب میان سرنوشت و از سر نوشت است که البته قبلا هزاران بار کشف شده و در شعر شاعران آمده است.

برای دانلود این آهنگ کلیک کنید

سرنوشت را، باید از سر نوشت

شاید این بار کمی بهتر نوشت

عاشقی را غرقِ در باور نوشت

غُصه‌ها را قِصه‌ای دیگر نوشت

از کجا این باور آمد که گفت

گر رَود سَر برنگردد سرنوشت

گل بکاریم، از دل گِل گُل بَراریم

در زمستان، در بهاران، زیرِ باران

گل بکاریم، گر بخواهیم، گر نخواهیم

باغبانِ روزگاریم

سرنوشت را، باید از سر نوشت

شاید این بار کمی بهتر نوشت

عاشقی را غرقِ در باور نوشت

غُصه‌ها را قِصه ای دیگر نوشت

از کجا این باور آمد که گفت

گر رَود سَر برنگردد سرنوشت

گر تو روزی را زِ این بازی بدانی

نکته‌یِ رمزش بخوانی

لحظه‌هایِ زندگی چون موج دریاست

گرچه سرد و سخت زیباست

موجِ این دریا گر از پس سرگذشتت

سرنوشتت سرگذشتت

بر فرازِ قله‌یِ باور سفر کن

بالِ خود را باز تر کن

همچو حافظ پای کوبان و غزل خوان

لشگرِ غم را بسوزان

در فلک سقفی نمانده این زمانه

پَر بزن تا بی کرانه

سرنوشت را، باید از سر نوشت

شاید این بار کمی بهتر نوشت

عاشقی را غرقِ در باور نوشت

غُصه‌ها را قِصه‌ای دیگر نوشت

از کجا این باور آمد که گفت

گر رَود سَر برنگردد سرنوشت

قصه‌ای از سَر نوشت

قِصه‌ای از سرنوشت

پایان پیام

کد خبر : 154128 ساعت خبر : 12:22 ب.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=154128
اشتراک در نظرات
اطلاع از
15 Comments
چیدمان
اولین نظرات آخرین نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات

شما خودتون در شنیدن و درک درست شعر مشکل دارید، چطور راز را طور دیگری دریافت کردید ؟! اگر بخواهید اینطور نقد کنید بهتره از دنیای شعر فاصله بگیرید ، چون با هیچ تشبیهی نمی‌تونید کنار بیایید ، و در مورد استعاره هم احتمالا حالتون بد میشه و طبق دیدگاه شما باید کلا دفتر شعر و شاعری بسته بشه ..

هر نقدی درباره این اثر نوشته و یا گفته شده…نمیتونه اون حس زیبا و روح نواز را از انسان بگیره..
الحق که موسیقی برای انسان میتونه معجزه گر باشه..
بهترین آرزوها برای اربابان هنر ایران زمین…تندرست و موفق باشید.‌‌.

بدترین نقدی بود که تا الان شنیدم
بنظرم منتقد باید کمی دقت و شاید دانشش رو افزایش بده
شعر ضعیف هست ولی منتقد دیگه خیلی خیلی ضعیفه

من معذرت میخوام.نقد بسیار فنی میخواستید انجام بدید ولی ضعیف انجام شد. شاعر با واژه قایق میسازه و با اون قایق در اقیانوس قایق سواری میکنه. بعضی جاها انتقاد وارد است ولی در مجموع اگر بخواهیم ایراد بگیریم از حافظ هم میشه ایراد گرفت.بابت الغیاث میشه گفت حافظ کلا شاعر نبوده وکارش داغونه.مفهوم کلی شعر سرندشت عالیه

سرد و سخت در کنار هم قرار دارند و با هم نیستند! سرد و سخت زیباست به مفهوم سرد و بسیار زیباست، نظیر “او سخت عاشق شده بود”!

خیلی زیبا و مناسب حال امروز ما

موج این دریا (گر از پس)؟؟؟؟؟ یعنی چی واقعا؟؟ تفکر نکردید رو این بیت؟؟؟
موج این دریا گرت از سر گذشتت
گرت یعنی اگر تو را
میگه موج دریا اگه از سرت گذشته…

درود.
من شعر بلد نیستم و فن های آنرا نمیدانم امابااین آهنگ بر فراز قله های باور میروم و آنچه مینویسم احساس خودم است نه دانائی.
بنظرم در بیت اول دو سرنوشت وجوددارد
ا-سرنوشت نیم بیت اول که معنی آن از پیش تعین شده است .
۲- سرنوشت نیم بیت دوم که معنی آن از سر نوشتن است و سر یعنی سرانسان یعنی مرکز تفکر و تحت اراده درآوردن زندگی و نپذیرفتن سرنوشت نیم بیت اول .
در * لحظه های زندگی چون موج دریاست *
لحظه هائی در زندگی زیبای ما هست که مثل دریا با تمام زیبائی و شکوهش لحظه هائی هم موج های سخت و سرد دارد .پس اینجا سرد و سخت منفی است ولی از دریا چیزی کم نشده است.
ا – فرزان

کسی که نقد کرده آیا تا بحال شعری سروده ؟ التماس شعور

با سلام و احترام
متاسفانه هم شما اشتباه نوشتید و هم آقای همایون شجریان اشتباه خواندند. “گر تو روزی راز این بازی بدانی” صحیح است نه آنطور که نویسنده مطلب و خواننده برداشت کرده اند. “را ز این بازی”!!!!!!

همایون شجریان درست خونده! “گر تو روزی راز این بازی بدانی” ! شما چطور “راز” را “را ز” شنیدید؟؟؟

واقعا دارین دنبال مفهوم می گردین وقتی شعر هایی داریم که به قالب موج نو که با متن ادبی هیچ فرقی نداره
پس بیایم با این آهنگ فیض ببریم

دوستمون واقعادرست وبجا عرض کردن کارموسیقی انتشار پیام وهمزمان تلطیف روحه که اینجا همه چی سرجای خودشه .شعر ملودی و آواز بسیار زیبا مثل فیبوناچی در ریاضیات بانسبت های طلایش کنارهم قرار گفتن ویه اثر جاودانه خلق کرده .حالاچرا ؟!!…..کافیه این آهنگ رو باهندزفری وباچشم بسته گوش کنی. اصلا یه مدیتیش واقعیه ودرپایان یه حس ناب بهت هدیه میده.

با سلام
فکر میکنم موسیقی و ریاضیات بی ارتباط با هم نیستند
و اینکه واقعاً نمیشه اشکالات موجود در هر کاری رو با توجیه وجود احساس در کار نادیده گرفت
فکر میکنم سنجش یک اثر هنری و مخصوصاً موسیقایی بر اساس احساسِ صرف اصلاً درست نباشه
درسته احساس وجودش ضروریه ولی بر پایهٔ یک ساختار درست و سالم

گمان می‌کنم شما شعر و موسیقی رو با ریاضیات اشتباه گرفتید. اینجا احساسه که حرف اول رو می‌زنه. کار کاملا حس داره و مجموع شعر و موسیقی و صدا، در ایجاد فضا موفقه. چرتکه‌تون رو غلاف کنید و چشماتون رو ببندید و با این فضای زیبا همراه بشید.