بهروز بوچانی نویسنده کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان و نقد و معرفی کتابش
نام کتاب: هیچ دوستی به جز کوهستان
نام نویسنده : بهروز بوچانی
تعداد صفحات: ۲۴۵
پایگاه خبری گلونی صدیقه فقهی: کمتر هموطنی پیدا میشود که بهروز بوچانی را با آن چشمان نافذ و موهای پریشان نشناسد.
برگزیده شدن کتاب این مهاجر ایرانی که شش سال در پناهگاه جزیره مانوس به سر برد، غرورمان را قلقلک داد.
بهروز بوچانی نویسنده کتاب
جالب آنکه او برنده جایزه ملی زندگینامه استرالیا شد، همان سرزمینی که داستان رنج و ظلمهایش را روایت میکند.
و همینهاست که ما را مشتاق خواندن کتاب هیچ دوستی بجز کوهستان میسازد.
این کتاب در ایران توسط نشر چشمه چاپ و به تازگی نسخه صوتی آن نیز از زبان نویدمحمدزاده روایت شده است.
گفته شده بهروز بوچانی این کتاب را در مدت اسارت در مانوس با تلفن همراه برای دوستش در استرالیا ارسال و سپس توسط وی به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
بهروز بوچانی فارغ التحصیل دانشگاه تربیت معلم و دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی، جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است.
او که در ایران نویسنده، مستندساز و روزنامهنگار بود به اندونزی میرود تا از طریق راه دریای خودش را به استرالیا برساند.
او به استرالیا میرسد اما بهعنوان مهاجر غیرقانونی دستگیر و همراه بسیاری دیگر در جزیره مانوس به مدت ۶سال زندانی میشود.
از آن پس روایتهای او از آنچه بر آسایشگاه و ساکنانش میگذرد، شاهدیم. تلاش برای گرفتن حقوق اولیه زندگی، تحمل گرمای طاقت فرسا، کمین بیماریها و آسیبهای بهداشتی، جمعیت بالا و تعارضهای اجتماعی بین زندانیان از آن جمله است که در کنار رفتارهای خشن و بیعاطفه مامورین تشدید میشود.
هیچ دوستی بجز کوهستان ژانر مشخصی ندارد و جدا از هر فرم نوشتاری معین و انسجام است.
نویسنده گاه فیلسوفانه از مرگ میگوید و گاه از حوادث آسایشگاه روزمره نویسی میکند.
و این موجب میشود خواننده چندان مجذوب نگاه او نشود و اگر جذابیت موقعیت او اقتضا نمیکرد، چه بسا در میانه رها میشد.
بهروز بوچانی خود درباره کتابش چنین میگوید:
«من سالها درقفس بودهام، اما ذهن من همیشه واژهها را خلق میکرد و همین واژهها من را از مرزهای این زندان و این جزیره عبور دادهاند. این واژهها من را به دنیای بیرون از زندان و به مکانهای ناشناخته رساندهاند. به طور واقعی باور دارم که کلمات بسیار قویتر از نردهها و سیمهای خاردار زندان هستند. اینها فقط شعار نیست، من یک ایدهآلیست نیستم و اینجا خیالپردازی نمیکنم. بلکه این کلمات را بهعنوان انسانی واقعی میگویم که اینجا، در این جزیره، به مدت شش سال بهزور گروگان گرفته شده است. کسی که شاهد شگفتآورترین تراژدیهای انسانی در این مکان بوده است».
و برگزیده شدن کتابش را پیروزی هنر و ادبیات میداند بر سیستمی که ماشین وار به هویت و شخصیت انسانها بیتوجه است.
این کتاب گرچه به عنوان زندگینامه برگزیده شده اما در واقع روایت بخشی از زندگی نویسنده است و از سوالات مخاطب بیپاسخ میماند.
مثلا او از گذشته خود در ایران و علت مهاجرت هیچ نمیگوید.
همچنین چند بار اشاره میکند داشتن قلم و کاغذ در آسایشگاه ممنوع بوده و حتی توپ و وسایل بازی! و آنها بطور مرتب مورد بازرسی بدنی قرار میگرفتند اما او چطور توانسته برای نگارش و ارسال کتاب به بیرون جزیره، از تلفن همراه استفاده کند؟
این شاید معمایی باشد که او بعدها فاش کند.
قلم زدن در برزخ!
نویسندهی کُرد #بهروز_بوچانی برندهی بزرگترین جایزهی ادبی سال استرالیا شد.
او در مصاحبه با گاردین میگوید: “هدف من بردن جایزه نبود، هدف من این بود که مردم استرالیا و جهان بفهمند که پناهندگان چگونه در جزیره مانوس و نورا شکنجه میشوند”https://t.co/kfS9xFphh1— Alireza Azami (@Alireza__Azami) January 31, 2019
پایان پیام