سکه ده میلیون؛ دلار بیست و یک هزار تومان و ریالی که در دست ما آدم معمولیها آب میرود
به گزارش گلونی سکه به ده میلیون تومان رسید و دلار بیست و یک هزار تومان شد.
تا چند روز دیگر قرار است سکه و دلار اوج بگیرند و ما از پایین آنقدر به پروازشان نگاه کنیم که گردنمان رگ به رگ شود؟
ما آدم معمولیها زیاد با سکه و دلار سر و کار نداریم. قدیمها (منظورم چند سال پیش نیست، همین چند ماه گذشته) دلار که بالا و پایین میشد بازار نوسان میکرد و وسایلی که میخواستیم بخریم کمی گرانتر از قبل میشد.
اما حالا خیلی وقت است که دیگر نمیشود نزدیک خرید چیزی جز مایحتاج ضروری منزل شد. در واقع ماههاست که آب از سر مردم گذشته.
وقتی با دلار زیر بیست هزار تومان چیزی نمیتوان خرید پس هرچقدر هم بالا برود باز ما در مرحله «چیزی نمیتوانیم بخریم» هستیم و فرقی نکردهایم.
سکه ده میلیون
اما برای پولدارها و از ما بهتران فرق میکند. آنها که با دلار و سکه سر و کار دارند. ما که سکه نداشتیم، چه وقتی پنج میلیون بود چه حالا که ده میلیون شده. ما آدم معمولیها نگرانیمان هم معمولی و پیش پا افتاده است. پیشپا افتاده از نگاه آنها که یک جیبشان پر از دلار و آن یکی پر از سکه است.
ما دغدغه نان شب داریم، نگران ریالهایی هستیم که ته حسابمان هی آب میروند و کم کم اندازه دستمال سفره بیارزش میشوند.
با ما از ریال حرف بزنید. ریالی که معلوم نیست تا کجا و کی قرار است توسری بخورد؟
مسئولین عزیز، به ما بگویید با ریالهایی که عین آب در مشت، هی دارند خالی و خالیتر میشوند و سرآخر هیچ نمیماند، چه کنیم؟
راست میگویید شما دغدغههای خیلی مهمتری از جیب ما آدممعمولیها دارید. مزاحمتان نمیشویم. خودمان یکجوری از پس این مشکل برمیآییم.
امروز یک مسئولی میگفت مردم اگر تا مردادماه دوام بیاورند همه چیز حل میشود.
اگر تا مرداد همینطور هر روز سکه و دلار بالا برود دیگر چیزی از مردم باقی میماند؟ مثلاً دلار سی هزار، چهل هزار یا سه بیست، سی… چند میلیون؟
ما آدم معمولیها دوام آوردن را خوب بلدیم اما تا کی؟
پایان پیام
نویسنده: راضیه حسینی