معماری مدرن و غریبه ما را محتاج به کولر کرده است
به گزارش گلونی تابستانهای قدیم با حالا خیلی فرق داشت. خبری از کولرهای گازی در اندازههای مختلف و برندهای متنوع نبود.
پنکهها جور آنها را میکشیدند. پنکههایی که نهایت آپشن و نوآوریشان گذاشتن یک چراغ در صفحه بود که در شبهای تابستان حکم چراغ خواب را داشت.
باد خنک همیشه از ورودی در و پنجرههای خانههای قدیمی میوزید و تابستان مثل حالا گرم و گاهی غیرقابل تحمل نبود. درست است سالها گذشته و زمین گرمتر شده، اما اتفاق دیگری هم در سبک زندگی ما افتاده است.
معماری گذشته را فراموش کردهایم و حتی خانههای ویلایی را هم با سبک معماری مدرن و گاهی کاملاً غریبه با فرهنگ خودمان میسازیم. به پنجرههای خانههای آپارتمانی نگاه کنید و با پنجرههای خانههای قدیمی مقایسه کنید؛ آب رفتهاند.
کافی است برای چند دقیقه برق خانههایمان برود و کولر قطع شود، انگار در سونای خشک نشستهایم و مشغول کم کردن وزن هستیم.
البته این سبک معماری هر چه نداشته باشد برای سازندگان کولر و برندهای معروف نان خوبی داشته. برندهایی که در خانههای قدیمی جایی نداشتند، ولی حالا در بعضی خانهها چند دستگاه کولر،( برای هر اتاق یکی) جاخوش کرده است.
شبهای قدیم پشهبندها به راه بود و زیر آسمان پرستاره و با صدای جیرجیرکها به خواب میرفتیم. اما این روزها با صدای اتومات کولرهای گازی و با هوای خنک مصنوعی شبمان را به صبح میرسانیم.
گرمای شرجی شمال و جنوب ایران همیشه بود اما از کی دیگر نتوانستیم بدون کولر زندگی کنیم؟ از کی شبیه به ماهیهای اکواریومی شدیم و وابسته به سرمای مصنوعی کولرهای گازی؟
از زمانی که تصمیم گرفتیم معماری سنتی را فراموش کنیم و معماری باب طبع برندهای تجاری بزرگ را جایگزین کنیم. از وقتی برای هوای خنک پول دادیم و نسیم تابستانی را از خانههایمان دریغ کردیم.
هنوز هم خانههای قدیمی با معماری سنتی حال و هوای تابستانهای قدیم را دارد و فقط صدای دور کند پنکههای چراغدار قدیمی در آنها شنیده میشود. پنکههایی که پیر شدند و گاهی خسته از کار، چند دقیقهای استراحت میکنند، اما هنوز سرپا هستند.
پایان یپام
نویسنده: راضیه حسینی