جیب بری بلژیکی از بیت المال
به گزارش گلونی مارک ویلموتس سرمربی سابق تیم ملی ایران که فقط شش ماه و چهار بازی روی نیمکت تیم ملی نشسته و حاصل آن هم دو بخت و دو برد برابر تیمهای ضعیف بوده، بابت دستمزدش شکایت کرده و حالا فدراسیون فوتبال ایران به حداقل پرداخت شش میلیون یورو معادل ۱۶۰ میلیارد تومان محکوم شده است.
گفته میشود فدراسیون میتواند به دادگاه عالی ورزش دوباره شکایت کند اما نتیجه این بررسی ۶ تا ۹ ماه طول میکشد و جریمه دیرکرد در پرداخت مبلغ تعیینشده هر روز ۷ هزار یوروست.
یعنی اگر در دادگاه عالی ورزش نیز فدراسیون فوتبال محکوم شود مبلغی بین ۱.۲ تا ۱.۹ میلیون یورو به مبلغ فوق افزوده میشود.
من اخبار فوتبال ایران را منظم دنبال نمیکنم ولی همین که چند وقت یکبار صفحه اول روزنامههای ورزشی یا سایتها را میخوانم، تقریباً همیشه با خبر شکایت مربیان و بازیکنان خارجی مواجه میشوم که به دادگاههای بینالمللی شکایت کردهاند و تا آنجا که یاد دارم همیشه تیمهای ورزشی حتی بابت استفاده از بازیکنان کمکیفیتی که در طول فصل چند بازی هم بیشتر انجام ندادهاند محکوم میشوند و جریمه میپردازند.
این آخری که دیگر شاهکاری چندجانبه است.
شما اگر در این کشور بخواهید برای انجام پژوهشی با هزینه بیست تا صد میلیون تومان با سازمانی دولتی قرارداد ببندید.
بندهای قرارداد چنان محکم است و چک و سفته تضمین میستانند که مو لای درزش نمیرود.
این تازه وقتی است که موفق شوید جایی پیدا کنید که از پژوهش شما حمایت کند.
بیست تومان وام گرفتن از بانک هم همین جور است، باید تا همسران اجداد مرده را گرو بانک بگذارید تا وام پرداخت شود.
یک روز که تأخیر در اقساط داشته باشید، ضامن و اهل محل را بابت تأخیر شما خبر میکنند.
فوتبال و قرارداد با بازیکنان و مربیان خارجی از این قاعده مستثناست.
جیب بری بلژیکی
سالهاست مدیر برنامهها، ایجنتها، همان دلالهای بازیکن، واسطهها و مدیران قراردادهای کلان میبندند، باشگاههای دولتی از جیب بیتالمال ارقام میلیاردی و میلیون یورویی قرارداد میبندند، تحریمها هم هیچ تأثیری روی آنها ندارد، مشمول سیاست انقباضی هم نمیشود؛ و چند ماه بعد تقّش بالا میآید که فلان بند قرارداد «پرانتز» داشت و حالا باید خسارت بدهیم.
قراردادهای خارجی در فوتبال ایران چیزی شبیه به جیببری شده است و این آخری جیببری بلژیکی است. مارک ویلموتس که همسرش هم وکیل و حقوقدان بود حتماً کارش را خوبتر بلد بوده است.
امری که یک بار اتفاق بیفتد میشود به تصادف، نادانی، غفلت و … نسبت داد؛ اما وقتی امری چندباره، تکراری و رویه میشود، و همیشه یک پای باشگاهها و فدراسیون فوتبال در دادگاههای بینالمللی رسیدگی به شکایات است، این دیگر غفلت و فراموشی نیست؛ کاسبی است، جیببری از مردم ایران است.
جیب بری بلژیکی از بیت المال
خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود. پول بیتالمال که باشد میشود خرج جیببر بلژیکی هم کرد.
چند سال پیش مدیر باشگاه رئال مادرید با بحرانی مواجه شد ناشی از اینکه با کارت اعتباری متعلق به باشگاه یک بار بنزین زده بود.
این را مقایسه کنید با وضعیتی که فدراسیون فوتبال – که حتما سالی چند میلیارد هم بابت مشاوره حقوقی به وکلا و حقوقدانان میپردازد – بهواسطه یک پرانتز یا بندی از قرارداد کشوری را به پرداخت ۶ میلیون یورو خسارت رسانده است.
پیشنهاد میکنم تا اطلاع ثانوی که شفافیت برقرار شود و فوتبال نظام تأمین مالی مفسدهآمیز نداشته باشد، قرارداد بستن با بازیکنان و مربیان خارجی را برای بزرگداشت یاد و خاطره شاهکاری به نام مربی ویلموتس، جیببری بلژیکی بنامیم.
یاد و خاطره قند بلژیکی در ذهن ایرانیان هست، شاید جیببری بلژیکی هم در خاطرشان بماند و مانعی پیش روی این نوع جیببری ماهرانه شود.
امضاکنندگان قرارداد، وکلا و حقوقدانانی که درگیر امضای قرارداد بودهاند، واسطه و دلال، مدیران فدراسیون و هر کسی سهمی داشته است، این بار دُنگی به نسبت سهمشان در این شاهکار، خسارت را بپردازند.
خداوکیلی در این بحران اقتصادی، جیب بیتالمال را نزنید.
پایان پیام
نویسنده: محمد فاضلی