ماجرای قمر در عقرب یا چگونه تاریخ میتواند حال ما را عوض کند ؟
به گزارش گلونی آدمها معمولا خوششان از روایتهای تاریخی خیلی دقیق نمیآید.
یک سریهایشان به این فکر میکنند که خب به من چه که فلان شاه فلان جنگ را باخت و اصلا چه میدانم. تاریخ واقعا مسخره است.
ماجرای قمر در عقرب یا چگونه تاریخ میتواند
شرمین نادری، قمر در عقرب را برای این نوشته که نشانمان بدهد که نه. یک وقتهایی تاریخ واقعا جالب است.
آنقدر جالب که حال آدم را عوض میکند. و برای همین، نشسته و میان الدولهها و السطنههای قاجاری، دنبال چیزهایی گشته که کسی تا به حال حواسش بهشان نبوده.
همان چیزهایی که به نظر آن تاریخنگارهایی که سرشان را با عدد و ارقام گرم کردهاند اهمیتی ندارند.
مثلا کدام تاریخنگاری حواسش به این است که ملیجک اصلی و ملیجک ثانی فرق داشتهاند یا سرنوشت آن زن ناصرالدین شاه که امضای فرمان قتل امیرکبیر را از شاه گرفت چه شد؟
اصلا کدام تاریخ نگاری فکر میکنند که کباب میتواند بر دولت مصدق تاثیری داشته باشد؟
ولی نویسندهی این کتاب، حواسش به این چیزهای ریز بوده برایمان تاریخ را قصه کرده. اصلا شرمین نادری که تاریخ نویس نیست؛ قصهگو است.
این کتاب در واقع، مجموعهای است از صفحههای «نوستالژی» که شرمین نادری سابقا در چلچراغ نوشته. هر تکهاش، روایت یک تکهای از قصهی قاجار و پهلوی است.
ساختار کتاب آنقدر قصه گونه است که خوب نیست خودتان تنهایی بخوانیدش. مثلا میتوانید برای دیگران بخوانید یا از دیگران بخواهید که برایتان بخوانند.
اگر خودتان تنهایی بخوانیدش، وسطش دلتان میخواهد به بازار بردهفروشان جنوا بروید و یک بردهی خوش صدا بخرید تا اینها را برایتان بخواند؛ ولی خوشبختانه بردهداری ملغی شده و نمیتوانید به بازار بردهفروشان جنوا بروید.
بهرحال، اگر میخواهید همینطوری یواش، شروع کنید به خواندن در مورد دودمان قاجار و پهلوی، میتوانید با این کتاب شروع کنید. به اندازهی کافی در کتاب اسم آدمها هست و بعد از خواندنش میتوانید بگویید تعداد قابل توجهی آدم فسیل شده میشناسید.
و حتی اگر اسمها هم یادتان نماند، حداقلش این است که بعد از خواندن این کتاب، به تاریخ علاقهمند میشوید.
پایان پیام
نویسنده: ساینا محمدیان