شجریان همیشه زنده است
به گزارش گلونی عارف جعفری چگنی نوشت: دهه ۷۰ بود. برادر بزرگترم که ۲۰ سال اختلاف سنیمان است، آن سالها نوار کاستهای «شجریان» و «ناظری» گوش میداد و با صدای نهچندان دلنشینش، زمزمه میکرد.
شجریان و ناظری انتخاب او و جوانانی چون او بود که ظاهر و مرام فکریشان، اجازه نمیداد گوگوش و داریوش گوش کنند.
سلیقه موسیقی به لحاظ فکری، طبقاتیتر از امروز بود.
آن موقع نه سال هشتاد و هشتی در کار بود نه فیسبوک و نه اینستاگرام.
شجریان برای دوستدارانش، جان صدا بود و آواز و شعر.
سوم دبیرستانم. عکس و پوستر کلهگُندههای موسیقی و سینما و فوتبال، نصف دیوار اتاق آخری خانه را پوشانده.
از عکسهای «دلپیرو»، «کاناوارو»، «یوونتوس» و «هانری» تا «آلپاچینو» و «اِبرو»!
یک پوستر بزرگ از شجریان هم بود.
کتشلوار و کراوات سرمهای همراه با لبخند ملیح و همیشگی آوازخوان.
وقت خانهتکانی دم عید به دستور پدر، همه عکسها از دیوار برچیده شد.
پدرم، جز چند بیت محلی لری و لکی که در اوقات خوشیاش با خود زمزمه میکند، هیچ پیوند و علاقهای با موسیقی و آواز ندارد.
حینِ کَندن عکسها از دیوار، پدرم با نگاهی عاقل اَندر عاقل به عکس شجریان خیره شد. گفت: «این کیه؟»
گفتم: شجریان
– شجریان که میگن، اینه؟
– آره
– اینو بذار باشه
ماه رمضان است و دمِ افطار.
مادرم سرگرم تهیه چای و خرمای افطار است.
صدای تلویزیون را قطع و ربنای شجریان را از موبایلم پخش میکنم.
مادرم در آشپزخانه میپرسد: «صدای گوشیته؟»
جوابش را میدهم.
مادرم نه تلگرام دارد نه میداند اینستاگرام یعنی چه؟!
بدون هیچ علاقهای به گوشی موبایل ساده.
حتی اسم شجریان را هم نشنیده.
از جار و جنجال بر سر پخش کردن و عدم پخش ربنای شجریان هم هیچ اطلاعی ندارد.
میگوید: «قدیما تلویزیون، همش اینو پخش میکرد دم افطار»
– قدیم نبود، همین چند سال پیش بود
تعجب میکند، به نظرش سالها گذشته از زمان پخش آن.
– چرا دیگه نشون نمیده؟
– نمیدونم.
این روایت خانوادهای است که دلگرم و سینهسوخته موسیقی نیست، ولی شجریان را ندیده و نشناخته، میشناسد.
شجریان پارهای از تن و جان ایران است. شجریان نمیمیرد.
شجریان همیشه زنده است.
پایان پیام