شعر طنز حسین رضوی فرد در مورد زبان حال کرونا
به گزارش گلونی پس از شیوع ویروس کرونا در جهان، طنزپردازان نیز بیکار نماندند و این بیماری را دستمایه سرودن اشعار طنزی قرار دادند تا با خواندن آن شعرها کمی از غم و غصه روزگارمان کم شود.
یکی از وظایف طنز شاید همین تلطیف کردن اوضاع باشد برای بالاتر بردن آستانه تحمل مردم. برای روحیه بخشیدن به ملت. برای خنداندن کودکان و نوجوانانی که هیچ درکی از وضعیت کنونی ندارند و با ترس والدین خود در ترس غرق میشوند. در ادامه دو قطعه شعر از این اشعار طنز را میخوانیم.
شعر طنز حسین رضوی فرد
یک عالمه ماسک روی لب بگذارید
این است نماز، صبح و شب بگذارید!
او را که نزد ماسک سوارش بکنید؛
لیکن تهِ صندوق عقب بگذارید!
*
ای خلق پرستار، شما حق دارید
در روز حساب، قدر مطلق دارید!
گر ماسک نمیزنیم جایش اما
یک دولت و ملت موفق دارید!
*
زبان حال کرونا
من دوستدار دستکش و بوی الکلم
مدهوش ماسک بر لب لعل دو تا گلم!
تهران و اصفهان همه جا خانه من است
دیروز رشت و ساری و امروز آملم
چون عاشق زیارت و پابوس بودهام
از روی قم گذشت از اول قراولم!
در رقص بیریای پرستارهایتان
شوق شما چقدر تکان داد کاکُلم
اینقدر قِر که از کمر خلق شد رها
مدیون بندهاید که اهل تساهلم
راه شما که «جنبش» درمان ملی است
با پادزهر ماسک به هم زد تعادلم
مسؤل مرگ و میر شما بنده نیستم
من نیز دستیار مدیران بُنجُلم!
از او که خورده مال شما را ز چپّ و راست!
صد بار کمتر است به قرآن، چپاولم
تا از کمند این کروناها رها شوید
بالاست صبح و شام دو دست توسّلم
من دوستدار مایع ضد عفونیام
مدهوش چشم مست ز بوی اتانولم
پایان پیام
شاعر: حسین رضویفرد
برای خواندن سایر اشعار طنز اینجا کلیک کنید.