مسئله جمعیت در تشییع شجریان
مسئله جمعیت در تشییع شجریان
به گزراش گلونی نخستین آلبومی که شخصاً از شجریان خریدم آلبوم «آسمان عشق» بود. این آلبوم را در انزلی خریدم. گمانم سال هفتاد بود.
وقتی شنیدم آلبوم منتشر شده انزلی بودم. یک مغازه کاستفروشی در انزلی پیدا کردم و وارد شدم. مرد گیلک صدای تصنیف را بلند کرده بود و صدای «چنان مستم من امشب» شجریان خیابان بارانخورده را عاشقانه کرده بود.
در آستارا یک سوپرمارکت میشناسم که هر روز عصرها در مغازه شجریان پخش میکند.
این مرد تُرک برای خودش کنداکتور مشخص دارد و هر روز یک آلبوم را میگذارد برای پخش تا مشتریها حال کنند و میکنند.
در مهاباد مغازه معروفی هست که در کنار عکس هنرمندان کُرد، شجریان را جایی آن بالا زده است.
در لرستان، شجریان را بسیار زمزمه میکنند و آنجاها که ماهور میخواند را بسیار دوست دارند.
در میان عربهای خوزستان، در میان بلوچها و مازنیها و تاتها و تالشها و بوشهریها و… نقطه به نقطه ایران همین است. اصلا کجاست که مهر او در دل کسی نباشد. خاصه اهل خراسان و سیستان، تاجیکستان و افغانستان و اقلیم کردستان، بهویژه شیراز و اصفهان و…
مسئله جمعیت در تشییع شجریان
اما مسئله جمعیت برای خیلیها مسئلهای حساس است.
مثل طرفداران فوتبال که هر کدام دوست دارند تعداد خود را بیشتر از حریف بدانند.
جمعیت اما به هر حال مسئله است. حتی در هنر نیز هنرمندان تعداد سانس فروش کنسرت را به رخ میکشند یا تعداد دانلود قطعه موسیقی را.
نکته اما اینجاست که مسئله جمعیت گاه این طور به چالش کشیده میشود: وقتی تعداد هواداران از نفر به ملت تغییر کند.
در این صورت هر تعداد آدم که جمع بشود باز هم اندک است و اصولاً اینجا دیگر کسی خودکار برنمیدارد که سرها را بشمارد.
اینجا جمعیت ملت است و هنرمند ملی.
پایان پیام
نویسنده: رضا ساکی
کد خبر : 180273 ساعت خبر : 9:50 ب.ظ