پلاک دندانم مقصر اصلی بود

پلاک دندانم مقصر اصلی بود

به گزارش گلونی کم‌کم به پلاک دندانم عادت کرده بودم و حتا دوست‌شان داشتم.

دیگر همه جا صحبت می‌کردم و یا می‌خندیدم بابت تلفظ کلماتم. البته که این‌ دفعه واقعاً تقصیر پلاک دندانم بود.

پلاکم همیشه در دهانم بود. و خیالم راحت بود که کسی مسخره‌ام نمی‌کند.

شش ماه که گذشت دکتر گفت که می‌توانم فقط شب‌ها پلاکم را استفاده کنم و روزها لازم نیست آن را در دهانم بگذارم و خودم را اذیت کنم.

اما کاری که من کردم این بود که شب‌ها به علاوه زمان‌هایی که می‌خواستم بیرون بروم از پلاکم استفاده می‌کردم.

 دوستانم می‌گفتند: «وقتی بیرون می‌روی آن را از دهانت خارج کن! لازم نیست اینقدر حرف گوش کن باشی!»

 ولی من اصرار می‌کردم که: «نه! من به حرف دکترم گوش می‌دهم و دختر خوبی هستم».

«هزینه کرده‌ام و باید نتیجه خوبی بگیرم. می‌دانم سخت است اما من تحمل می‌کنم».

و خلاصه از همین حرف‌های الکی. اما خودم می‌دانستم فقط یک دلیل برای حرف گوش‌کنی من وجود دارد، آن هم فرار از «صورت مسئله» بود.

پلاک دندانم مقصر اصلی بود

متوجه شده بودم که وقتی دیگران پلاک دندانم را می‌بینند، کمتر از من می‌خواهند که حرفم را تکرار کنم.

در واقع ترجیح می‌دادند که حدس بزنند که من چه گفته‌ام.

یا چون درک می‌کردند که چرا نمی‌توانم خوب صحبت کنم، برای همین بیشتر دقت می‌کردند و خوب گوش می‌دادند تا متوجه صحبتم بشوند.

خلاصه که از وضعیتم راضی بودم و دیگر ناراحت نمی‌شدم.

اگر کسی هم می‌خندید یا ادایم را در می‌آورد، سریع تقصیر را گردن پلاک دندانم می‌انداختم و من هم می‌خندیدم.

راستش دلم نمی‌خواست پلاک‌هایم را کنار بگذارم. آنها نقطه‌ امنی برای من بودند.

وقتی پلاک‌هایم در دهانم بودند با خیال راحت همه‌ جا و با همه کس صحبت می‌کردم.

احساس می‌کردم حتا کم‌کم سین‌ها و شین‌های من فراموش شده است.

انگار واقعاً همه باور داشتند که تنها دلیل تلفظ نامفهمومم فقط پلاک دندانم است و بس.

دوره‌ی درمان شش ماهه را من یک سال و نیم ادامه دادم.

پایان پیام

قسمت‌های دیگر را بخوانید

نویسنده: بیتا اشکانیان

کد خبر : 181683 ساعت خبر : 11:54 ق.ظ

لینک کوتاه مطلب : https://golvani.ir/?p=181683
اشتراک در نظرات
اطلاع از
0 Comments
Inline Feedbacks
نمایش تمام نظرات