داستان نخل قصه رنج کشیدن برای رسیدن به تعالی
داستان بلند یا به تعبیری رمان نخل یکی از کتابهای هوشنگ مرادی کرمانی است که در سال ۱۳۸۱ برای نخستینبار توسط نشر معین به چاپ رسید.
به گزارش گلونی این کتاب درباره پسربچه یتیمی به نام مراد است که به همراه خاله خود در روستایی سرد و کویری زندگی میکند.
یک روز درویشی به روستایشان میآید.
دانه خرمایی به او میدهد تا بکارد و به او قول میدهد اگر نخل بزرگ شد، مراد صاحب آن شود.
داستان نخل پیرامون دو داستان موازی رشد نخل و رشد و به کمال رسیدن مراد میگردد.
رشد نخل که در آبوهوایی سردسیر امکان پذیر نیست اما امید و آگاهی را به روی پسربچهای با آمال و آرزوهای دور و دراز، میبخشد.
توصیف زندگی مردمانی پاک و با شرافت که همانند نخل سعی در رشد و بالاکشیدن خود دارند.
آن هم درحالیکه با سختیها و ملامتهای روزگار مبارزه میکنند.
مبارزهای که مناسب طبیعت آنان نیست.
نخل، داستان رنج کشیدن برای رسیدن به تعالی
داستانی پر از باورهای قدیمی وافسانهای که رویای بچهها را با آن پیوند میزند با امید به آنکه مبارزه انسان با طبیعت، در نقطهای به پایان برسند.
این کتاب، برگزیده شورای کتاب کودک سال ۱۳۵۹ بوده و برنده دیپلم افتخارIBBY (دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان) در سال ۱۹۸۴ نیز شده است.
همچنین این کتاب توسط کریس لیر و لیلا سحابی به انگلیسی ترجمه شده است.
قسمتی از سخنان ناشر را درباره این کتاب باهم میخوانیم:
قصه نخل، مانند چشمه ای است که از دل باورهای پاک و یادبودهای مذهبی، افسانه ها، مراسم و سنتهای برخی آبادیهای حاشیه کویر لوت می جوشد، از دره ها و جویبارهای پرفراز و نشیب سالهای دور میگذرد و در بستر زندگی روزمره مردم آن نواحی جریان مییابد.
زندگیای که سرشار از ایمان، تلاش، مقاومت، فقر و مبارزه در برابر طبیعت است.
طبیعتی که گاه زیبا، دست و دل باز و گاه خشمگین، خسیس و بی رحم است.
پایان پیام
نویسنده: سارا ملاعباسی