مرگ سه کارگر بر اثر سقوط و سندروم بی ارزشی خبری
به گزارش گلونی در حاشیه خبرها آمده بود:
مرگ سه کارگر بر اثر سقوط بالابر در کارگاه متروی تهران.
براثر سقوط بالابر در ایستگاه درحال ساخت توحید، سه کارگر مشغول در بخش پیمانکاری این پروژه جان باختند.
علت این حادثه، خروج کابین دستگاه بالابر پیمانکار پروژه از روی ریل و سقوط بوده است.
مرگ سه کارگر بر اثر سقوط و سندروم بی ارزشی خبری
من نه کاری به علت حادثه دارم و نه خصومتی با شهرداری و متروی تهران.
فقط میخواهم یک سوال بپرسم:
چند نفر از شما این خبر را شنیده یا خوانده بودید؟
خوب یا بد، ما در روزگاری زندگی میکنیم که رسانهها کمتر از چندصد کشته را، برای پیگیری به رسمیت نمیشناسند.
خبرگزاریها خودشان را درگیر آدمهای بیارزش و حاشیهای نمیکنند.
برای پایگاههای خبری حاشیههای فربه، آدمهای مشهور نانآفرینترند.
اصلا به چه کار دنیا میآید که بداند امروز سه خانواده در متروی تهران داغدار شدهاند؟
بی تردید نام هیچیک از این سه کارگر، فلان هنرپیشه نیست که سقوطش هم چشم رنگی باشد.
این سه مرد، نه صفحه پرفالوور دارند و نه ترانهای خواندهاند کردهاند که با فلان بیوتی روی هم بریزند.
آنها هرچقدر هم مرده باشند، زورشان نمیرسد به اینکه تبدیل به تیتر درشت اخبار و شبکههای اجتماعی شوند.
این سه مرد، هیچکساند از هیچ کجا!
و حتی در میان عناصر خبری درسهای روزنامهنگاری هم جایی برایشان نیست.
آنها نه منحصر به فردند، نه اولین و نه آخرین.
آنها همان مردی هستند که بعد از هشت ماه بیگاری، تعدیل نیرو شد.
همان کودکانی که گاندو دست و پهلویشان را درید.
شما که رسانه نیستید اما، خیالتان جمع! این خبرها، این مرگها به هیچ مجای جهان بر نمیخورد.
آنها گرفتار سندروم بیارزشی خبری شدهاند.
پایان پیام
نویسنده: آرزو قدوسی