سگ ها در برابر حیات وحش
قسمت ششم؛ برای مطالعه قسمتهای دیگر اینجا کلیک کنید.
به گزارش گلونی آرش مودی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: وقتی انسان از زندگی در طبیعت جدا شد، بخش بزرگی از نیازهای روحی و عاطفیاش را نیز در طبیعت جا گذاشت.
بنابراین سگها نقش نسبتا مهمی در پر کردن این خلا از دست رفته داشتند.
سگ ها در خانه انسان
امروزه داشتن حیوانات خانگی از جمله سگ و گربه بیانگر تمایل ما برای بازگشت به طبیعت است. اما ما همچون حیوانات اهلی جایگاه خود را در طبیعت و زندگی در کنار حیوانات وحشی نمیدانیم. (حیوانات اهلی در طبیعت جایگاهی ندارند)
امروز نمیتوان انکار کرد که رابطه ما و سگها یک رابطه همزیستی نبوده است.
ما و گرگها چهل هزار سال پیش به هم نزدیک شدیم و یک دوستی عمیق را شکل دادیم.
گرچه امروز این رابطه گاه به تجارت پرسود تبدیل شده و ما ژن سگهای انتخابی را تا جایی تغییر دادیم که متناسب با خواستههای ما شوند آنقدر که بعضی نژادها دیگر توانایی رشد مستقل را نیز ندارند فقط بخاطر آنکه آنها را ناز یا فرشته بخوانیم.
اما زندگی شهری و صنعتی شدن دامپروری باعث شد که بخش از نژادها دیگر ناکارآمد شوند و دیگر جایگاهی در کنار دوستان هزاران ساله خود نداشته باشند و به حاشیه شهرها و طبیعت رانده شوند.
امروز بیش از یک میلیارد سگ فرال و بیصاحب در جهان وجود دارند که بخشی از آنها تبدیل به تهدیدی بزرگ برای تسخیر جامعه اجدادی خود شدهاند.
انسان سگها را برای زندگی در کنار خود پرورش داد در حقیقت اهلی کردن برای همزیستی انجام میشود.
رابطه آنها یک دوستی بینظیر بود اما خارج از این رابطه سگها در طبیعت چه نقشی دارند؟
آنها در طی هزاران سال در کنار انسان پرورش یافتند تا برایش شکار کنند و در برای حفظ جان و دام انسان به حیوانات وحشی حمله کنند.
آنها در یک جامعه انسانی تکامل یافتند و همانطور که در قسمت سوم اشاره شد یک حیوان اهلی از بسیاری جهات محصول یک جامعه انسانی است و فرایند رام شدن حیوانات را به صورت تغییر در فرهنگ حیوان میتوان دید.
در حقیقت ما آنها را هزاران سال در برابر حیات وحش قرار دادیم و نباید از سگها که این خصوصیات را ژن به ژن به نسلهای بعدی خود انتقال دادند انتظار دوستی با حیات وحش را داشت. آن هم زمانی که آموزشی برای نکشتن ندیدهاند.
ما انسانهای سلطهجو به تدریج حیواناتی که از آنها میترسیم را منقرض کردیم و از پوست، گوشت و… دیگر حیوانات وحشی سود جستیم و برای خود حیواناتی تولید کردیم که مطابق خواستههای ما رفتار کنند و در خدمت ما باشند.
ما اهلی سازی را امری عادی ساختیم و حال هر حیوانی که توانایی بازی و رفع نیاز ما را نداشت به مرور از صفحه روزگار حذف کردیم و امروز حتی با رها کردن قدیمیترین دوستمان یعنی سگها نه تنها به آنها خیانت کردیم که به حیات وحش باقی مانده نیز هم.
خیالمان هم نیست عامل همه اینها در نهایت ما هستیم.
آیا نباید کاری کنیم؟
پایان پیام
حالا سگ، این حیوان دوست داشتنی رو چکار کنیم؟بکشیم؟به نظر من این هم یک قصاوت دیگر انسان هاست. ما همه جا هستیم. روز به روز زیادتر می شیم. وارد جاهای بکر و دست نخورده که جایگاه حیوانات و گیاهان اون منطقه هست، می شیم و شهرک درست می کنیم. خب سگ ها و گربه ها هم با تولید زباله های ما ارتزاق می کنند و زیاد می شن. عزیز جان از منظر من اول کنترل جمعیت انسانی دوم کنترل شدید پسماندها سوم کنترل جمعیت سگ ها البته با عقیم کردنشون. می دونم خیلی هزینه داره ولی من فقط این راه رو می تونم در نظر داشته باشم. هر سال هزاران سگ به دست انسان کشته می شه که جونشون مهم نیست چون آدم نیستن!!! فقط آدم مهمه، آدم، تا بتونن خودشون رو با انواع سلاح ها بکشن، به هم ظلم کنن، رحم به هیچی و هیچکس نکنن. تا بالاخره کل کره زمین رو به گند بکشن. من در این جنگ نابرابر امیدوارم کره زمین پیروز بشه