قبرستان دولاب ارتدوکس های تهران در قاب دوربین
زندگی را تجربه میکنیم؛ خوب یا بد، تلخ یا شیرین، زشت یا زیبا، کوتاه یا بلند، همه در مسیرش قدم زدهایم و از راهی که پیمودهایم خاطرهای داریم و برای نپیمودهاش برنامهای.
مرگ اما اسرارآمیز ترین واژه همه این مسیر است.
تجربهاش نمیکنیم، تعریف درستی از مفهومش نداریم، هیچ چشماندازی برایش متصور نیستیم، اما همیشه در ذهنمان حملش میکنیم و سایهاش را کنار سایه خودمان در زندگی میبینیم.
غریب است واژه مرگ و غریبند مردگان و از آنها غریبتر جاییست که میآرامند.
قبرستان دولاب ارتدوکس های تهران
به گزارش گلونی میگویند اعتماد السلطنه در مرآت البلدان نوشته است که کریمخان زند در سال ۱۱۳۷ قمری ارامنه سنگتراش اصفهانی را به تهران منتقل و در محله دولاب ساکن کرده است و همین بهانهای شده است که آرامستان ارامنه در شرق تهران احداث گردد.
بعدها آغا محمدخان قاجار نیز اسرای جنگی ارمنی گرجی و قفقازی را در تهران سکونت داده و تعدادی خانوار ارمنی نیز از قرهباغ به ایران کوچ داده شدند.
آرامستان دولاب که با نام های مختلفی همچون آرامستان کاتولیکها، لهستانیها، ارامنه هم شناخته میشود یکی از مکانهای جذاب برای علاقهمندان به تاریخ است که به ۶ بخش ارامنه گریگوری، ارتدوکس، کاتولیک رومی، ارامنه کاتولیک و آشوریان تقسیم میشود.
مالکیت این آرامستانها در اختیار کشورهای فرانسه، روسیه، لهستان، و کلیسای کاتولیک رم است.
آرامستان ارتدوکسها
یکی از بخشهای معروف آرامستان بزرگ دولاب بخش ارتدوکس شرقی است که مربوط به روسها، گرجیها و یونانیهاست.
آرامستانی آرام و غریب که در لحظه ورود سکوت عجیب و غربت ساکنانش اشک در چشمانتان میآورد.
آرامستان ارتدوکسها تنها آرامستان در منطقه دولاب است که در آن صلیب شکسته میبینید.
صلیبهایی که با خطی در شاخه پایینی قطع میشوند و نشانه ویژه ارامنه ارتدوکس است.
در اینجا صلیبها را زیر پای مردگان نصب کردهاند که با طلوع آفتاب از شرق سایه صلیب روزی یک بار برای چند ساعت بر سر رفتگانشان بیفتد.
آرامگاه شاهزاده گرجی در سمت چپ در ورودی شاخصترین و بزرگترین مقبره ارمنی آرامستان است که به سبک معماری روسی توسط نیکلای مارکف روسی ساخته شده است.
درون آرامگاه شاهزاده گرجی هیچ قبری وجود ندارد و به همین دلیل دو روایت برای صاحب آن گفتهاند.
بعضی آن را متعلق به مینادورا خوشطاریا، دختر یکی از بانکداران گرجی میدانند که صاحب نیمی از قنادیهای این کشور نیز بود.
پدر مینادورا در سال ۱۹۱۶ توانست مجوز بهرهبرداری از معادن شمال ایران و چاههای نفت در دریای خزر را از دولت ایران بگیرد.
ولی به دلیل مصادف شدن با انقلاب روسیه این امر ممکن نشد.
ولی مینادورا و همسرش تا سال ۱۹۲۴ میلادی یا ۱۳۰۲ هجری شمسی در ایران ماندند و بعد از فوت او این مقبره بر روی قبرش ساخته شد و از همان زمان در مالکیت سفارت روسیه است.
روایت دوم که البته چندان معتبر نیست، این آرامگاه را مربوط به برادر شاه وقت گرجستان، الکساندر گرجی میداند که در جنگ ایران و روس طرف ایران را گرفت.
وی سالهای سال در گرجستان دست به شورشهای زیادی با حمایت فتحعلیشاه زد که نهایتا نتوانست موفقیتی در بازپسگیری گرجستان از روسیه داشته باشد.
وی در اواخر عمر از مسیحیت دست کشید و مسلمان شد. نوه دختری وی محمدتقی ملکالشعرای بهار میباشد و عدهای معتقدند که او در قبرستان مسلمانان به خاک سپرده شده است و نه در قبرستانی مسیحی.
در میانه آرامستان بنای بلندی به رنگ مشکی با ستاره سرخ پنج پر وجود دارد که به آن قبر تُهی میگویند و یادبود کشتهشدگان ارتش روسیه در جنگ جهانی دوم است.
نکته جالب این مکان تاریخی اینجاست که فقط ارامنه در آن دفن نیستند.
در اینجا یک مقبره آبی رنگ به سبک اسلامی_ایرانی متعلق به خانواده شیداییها دیده میشود که درونش در سمت چپ و راست، دو یاد بود ایستاده با سنگهای فیروزهای نقش بسته است و کف زمین، نزدیک در ورودی نیز سنگ قبری قدیمی مربوط به همان خانواده.
در میان قبور سیدی دفن است و سنگ قبرهایی مربوط به سال ۹۳ و ۹۵ هم به چشم میخورد.
در دل آرامستان نیایشگاه (ماتور) کوچکی به نام هوهانس مقدس به منظور اجرای مراسم مذهبی وجود دارد که در سال ۱۹۳۶ میلادی ساخته شده است.
مشاهیر دفن شده در قبرستان دولاب ارتدوکس
اوانس اوگانیانس اولین کارگردان سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسه بازیگری در ایران.
آنتوان سوروگین عکاس گرجی و روس تبار حاضر در ایران عصر قاجار.
نیکلای مارکف معمار روستبار مقیم ایران.
آلفرد ژان بانیست لومر موسیقیدان نظامی فرانسوی در زمان پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار.
کنت دو مونت فرت؛ اولین رئیس پلیس ایران.
مسیر دسترسی به آرامستان دولاب
شرق تهران، اتوبان شهید محلاتی، خیابان دهن فروردین، شمال خیابان پاسداران گمنام، خیابان شهید رضایی تاجری
پایان پیام
گزارشگر: سمیه باقری حسنکیاده
خیلی جالبه، نمی دونستم