ایران باستان در اندیشه ناصر خسرو
به گزارش گلونی دکتر مینا صفا مدرس گروه تاریخ دانشگاه علامه طباطبایی، در یک گفتگوی زنده اینستاگرامی، در صفحه کانون ایرانشهر، ایران باستان در اندیشه ناصر خسرو قبادیانی، صحبت کرد.
ناصرخسرو قبادیانی و فردوسی هر دو حکمای همعصر هستند که پژوهندگان آن ها را معتقد به تشیع، و شاید اسماعیلی میشناسند.
تفکر اسماعیلیه و نگرش خردورزانه این گروه ویژگیهایی داشته که در آثار فردوسی و ناصرخسرو قابل پیگیری است.
میانِ اسماعیلیان و دهقانانِ ایراندوست، پیوندهایِ بسیار نزدیک وجود داشته است به شکلی که اهل تسنّن پیوسته اسماعیلیّه را به داشتن باورهای کهن ایرانی متّهم میکردند.
در پهنه ادب فارسی سه شاعر حکیم بیش از دیگران درد خرد و دغدغه خردورزي دارند و بر کارکرد و اهمیت آن تأکید میورزند: حکیم فردوسی توسی، حکیم ناصرخسرو قبادیانی و حکیم خیام.
گرچه خرد در اندیشه هر سه شاعر متفکر، معنا و مفهومی خاص و متفاوت دارد که به تناسب دوره و اوضاع و احوال حیات اجتماعی، از همان بعد و معنا هم، قابل تأمل است.
ناصرخسرو حکیم و متفکر اسماعیلی مذهب، در آثار تعلیمی و تحلیلی خود: جامعالحکمتین، زادالمسافرین، وجه دین، خوان اخوان و دیوان اشعار چهرهای از خود مینمایاند که دغدغهاش انسان است و دین.
ایران باستان در اندیشه ناصر خسرو
نماشای گلونی را دنبال کنید
رهایی از جهل و گمراهی و رسیدن به خیر و سعادت و حقیقت.
ناصرخسرو به تأثیر از حکمت یونان و اندیشههای افلاطون به ویژه مدینه فاضله او _ دست کم در عالم ذهن _ میخواهد انسان و جامعهای عاری از فساد، ضلالت و جهالت وجود داشته باشد.
او در همه آثار خود عقل را میستاید و مردم را به پیروی از حکم عقل فرا میخواند.
او با دعوت به علم و تعقل، تخلّق به اخلاق الهی و پرهیز از وابستگی به دنیا بر معاصراناش پیشی میگیرد.
به نظر ناصرخسرو، عقل، گوهری است لطیف که خداوند، به لطف خویش آن را در انسان نهاده و ویژه آدمی.
سخن در ره دین خردمند را سوی سعد رهبرتر از مشتری است.
او در همه آثار خود عقل را میستاید و مردم را به پیروی از حکم عقل فرا میخواند.
پایان پیام
بسیار عالی … ایکاش کیفیت فیلم بهتر بود. هیج جایی برای عقب یا جلو بردن نداره. شاید نیاز باشه بعضی صحبت ها دوبار گوش داده بشه