میوه بیش از حد گران است و اولویت سبد خرید مردم نیست
به گزارش گلونی اسدالله کارگر، رئیس اتحادیه فروشندگان میوه و سبزی گفت: «تقاضای مردم برای خرید میوه کاهش یافته است و این محصول در اولویتهای اول خرید مردم نیست».
خدا را شکر که من مسئول یا مدیر مملکتی نیستم، وگرنه با شنیدن این خبر شایسته بود که ریق رحمت را سر بکشم و جان به جان آفرین تسلیم کنم.
در کشوری زندگی میکنیم که مسئولانش صبح تا شب مصاحبه میکنند اما کارمان به جایی رسیده که یکی یکی نیازهای سطح اول هرم مازلو را حذف میکنیم تا برای تماشای فردا، زنده بمانیم.
همه چیز کار تحریم و سیاست فشار حداکثری نیست.
باید قبول کنیم که یک جاهایی اتفاقا ضعف مدیریتی داریم و از قضا همین نقاط ضعف است که پدر ملت را در آورده.
در این اوضاع یک پدر بازنشسته با شش سر عائله و یک و نیم میلیون عیدی، چه خاکی باید به سرش بریزد.
نیروی حقالزحمهای، یا فلان کارگر تعدیل شده که همین یک و نیم میلیون را هم ندارد تکلیفش چیست؟
میوه بیش از حد گران است
میوه بیش از حد گران است. موز تبدیل به کالای لوکس شده و بچههای ما احتمالا هرگز نفهمند سالاد شیرازی چه ترکیباتی دارد.
تازه این میوه است.
حرف آجیل و گوشت و مرغ را که اصلا نباید به میان آورد.
حوالی نوروز است و از سبد خرید نوروز احتمالا تنها قیمت ماهی گلی به جیب ما میآید که آن هم اساسا ربطی به هفتسین ندارد.
یک کیلو گوشت را صد و پنجاه هزار تومان میفروشند؛ قیمت ماهی که واویلاست.
اصلا چه سنت مزخرفی است خوردن سبزی پلو ماهی شب عید؟
مگر دمپختک با برنج هندی و پاکستانی چه عیبی دارد؟
شاید باورتان نشود ولی شیرینی خشک عید زیر کیلویی صد و هفتاد هزارتومان مزه خاک اره هم نمیدهد.
همین شیرینی زبان هم گمانم بین سی تا چهل هزار تومن آب بخورد.
درباره رخت و لباس و کفش نو، به هیچ وجه نظری ندارم، چون از وقتی با کرونا دست به قه شدهایم، روی بازار راندیدهام.
نیمه اسفند است و نوروز حسرت نزدیک.
دستهجمعی به خاک افتادهایم شب عیدی و جیبمان کفاف حداقلها را هم نخواهد داد.
من اما فقط نگران پدرها و مادرهای سرافکندهام.
آنها که عرق شرم وخستگی بر پیشانیشان نشسته ولی آه در بساط ندارند که آرزوی عیدانه فرزندشان را برآورده کنند.
پایان پیام
نویسنده: آرزو قدوسی