نامه دونالد به شهاب
به گزارش گلونی، پس از اینکه ترامپ از رفتن شهاب حسینی از اینستاگرام مطلع شد، طی نامهای از او دلجویی کرد.
شهاب جان سلام
وقتی دیدم تو هم مثل من از فجازی زخم خوردی خواستم دایرکت بدهم ولی با کدام اینستا و به کدام اینستا؟
باید نامه مینوشتم. نامه ترامپ به «شهابالدین»! مثل نامه چاپلین به دخترش «جرالدین»!
من تخصصم بیشتر توئیتر است ولی نمیدانم اطلاع داری یا نه که در اینستاگرام میتوانی کامنتها و دایرکتها را اصلا نخوانی؛ یا آنها را ببندی تا هیچکس نتواند توهین یا حتی انتقاد کند.
نیازی نبود بهخاطر یک دستمال قیصریه را به آتش بکشی.
خود من، زیر هر توئیت در سطح بینالملل فحش میخوردم ولی تا با اردنگی بیرونم نکردند خم به ابرو نیاوردم و حتی کامنتها را نبستم.
اتفاقا بسیاری از آن فحشها هم از صفحههایی با عکس پروفایل تو بود که بعدها فهمیدم طرفدارانت هستند، نه خودت.
راستش را بخواهی من شیفته فروتنیات هم شدم.
نامه دونالد به شهاب
نوشته بودی که الگوی کسی نیستی ولی تا جایی که من میدانم کاراکتر «حجت» تو در «جدایی نادر از سیمین» الگوی رفتاری ۹۰ درصد ایرانیهاست و برای توجیه این الگوبرداری هم چه بهانهای بهتر از گرانی و بیکاری و بلاتکلیفی مردم؟
البته انصاف بده که تو هم کمی بیشتر باید به فکر مردمت باشی.
درست است وضع مالیات خدا را شکر خوب است ولی نباید این را توی سر مردم بکوبی و بگویی «وامدار» کسی نیستی چون این مردم آنچه پس از پرداخت اجاره منزل ته جیبشان میماند را کمپلت خرج پرداخت اقساط وام به بانکهای مختلف میکنند و برای تأمین بقیه مخارجشان منتظر معجزه میمانند.
شهاب جان، کمی هم به منتقدانت حق بده.
اکنون یک بهار، یک تابستان، یک پاییز و یک زمستان از آمدن کرونا میگذرد ولی هنوز تقریبا همهشان دستشان از واکسن کوتاه بوده است.
گاهی وقتها هم فکر میکنم شاید اگر این واکسن در دولت من ساخته نشده بود اصلا هیچکدام از این مشکلات پیش نمیآمد و تو هنوز در اینستاگرام بودی.
اینستا بدون من و تو صفایی ندارد. بیا عظمت را به اینستا برگردانیم و خودمان هم دوباره برگردیم.
اگر دوست داشتی به برنامهات دعوتم کن تا بیشتر در موردش صحبت کنیم، رفیق.
ارادتمند
دونالد
نویسنده: مسعود توکلی