هیچ ملاقاتی تصادفی نیست کتابی درباره تقدیر
به گزارش گلونی کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست اثر هاکان منگوچ از کتابهای پرفروش ادبیات ترکیه است.
هاکان منگوچ به عنوان نویسنده کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست، به عنوان فاضل و سخنران عمومی شهرت دارد.
وی همچنین رئیس آکادمی صوفی است که متعلق به دانشگاه آمریکایی Girne (Girne Amerikan Üniversitesi) در قبرس است.
کتابهای او به شش زبان ترجمه شده و به هزاران خواننده رسیده است.
درباره کتاب
سرنوشت دست از سر مردم برنمی دارد.
ما تصمیم گیرندگان هستیم، کسانی که سرنوشت خود را شکل میدهیم.
همانطور که فرد به گذشته نگاه میکند، ممکن است تجربههایی را مشاهده کند که در آنجا کارهایی را انجام میدهد که فکر میکند هرگز انجام نخواهد داد، کارهایی را تحمل میکند که گفته است هرگز تحمل نخواهد کرد و یا حتی عاشق شخصی میشود که فکر میکرد هرگز دوست نخواهد داشت.
ما ممکن است در شرایطی بوده باشیم که فکر میکردیم نمی توانیم آنرا را ترک کنیم، اما در عوض قادر به دور شدن هستیم.
ممکن است روزهایی داشته باشیم که احساس میکنیم میمیریم اما هنوز زندگی میکنیم.
با غلبه بر هر چالشی، به درک درونی خود نزدیک میشویم.
داستان کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست
یک صوفی برای یافتن هدف زندگی خود یک سفر طولانی هفت روزه را با یک دختر جوان انجام داد.
آنها چیزی جز ایمان به خدا با خود نیاوردند.
در این سفر، آنها با برخوردهای شگفتانگیز و حوادث خارقالعادهای روبرو شدند که به آنها کمک میکرد هر تصمیمی را که میگیرند از دید دیگری ببینند.
سفر هفت روزه چگونه میتواند بر روی شخص تأثیر بگذارد؟
آیا امکان تغییر سرنوشت وجود دارد؟
پاسخ این است: البته.
با گذشت زمان همه چیز تغییر میکند.
هفت روز ممکن است کوتاه به نظر برسد اما در واقع میتواند تأثیر زیادی بر کسی بگذارد.
در پشت جلد این کتاب آمده است:
تقدیر انسان را رها نمیکند لحظه به لحظه از نو نوشته میشود.
لحظاتی میرسد که کاری را که گفته بودی انجام نمیدهم انجام میدهی، چیزی را که گفته بودی تحمل نمیکنم تحمل میکنی، چیزی را که دوست نداشتی دوست میداری، وقتی خیال میکنی نمیتوانی بروی در لحظهای تصمیم به رفتن میگیری و میروی.
میگویی مردم اما باز زندگی میکنی.
این داستان سفر دراز یک صوفی جوان و دوست همراهش است که ذهنی به هم ریخته داشت.
بدون اینکه چیزی همراه خود داشته باشند در جستجویی که نمیدانستند چه به سرشان خواهد آمد، فقط متکی به روزیای بودند که قسمتشان خواهد شد.
در طول هفت روز سفر بی آن که پول، غذا، لباس و مهمتر از همه چیز برنامهای داشته باشند، شهر به شهر سفر کردند و در آخر وقتی به جایی که شروع کرده بودند بازگشتند دیگر هیچ کدام مثل سابق نبودند.
آیا ممکن بود انسان فقط در هفت روز تغییر کند؟
تقدیر میتوانست از نو نوشته شود؟
البته که میتوانست همه چیز در هفت روز تغییر کند.
مثل شاخه نیای که در کارگاه پس از هفت مرحله تبدیل به نیای میشود که نغمههای نالان سر میدهد.
برای خریداری این کتاب به اینجا مراجعه کنید.
کیفیت زندگی شما را دو چیز تعیین میکند: کتابهایی که میخوانید و انسانهایی که ملاقات میکنید.
پایان پیام
نویسنده : نگار شاه وار