کتاب پس از بیست سال از سلمان کدیور
به گزارش گلونی چه شد که مسلمانان پس از بیست سال از رحلت پیامبر، در جنگ صفین رو در روی امام علی(ع) ایستادند؟ چه شد که مسلمانانی که روزگاری زیر پرچم امامشان و دوشادوش علی(ع) شمشیر زدند، پس از بیست سال سر فرزندش را از تنش جدا کردند و روزهای طولانی هلهلهکنان این جنایت خود را جشن گرفتند؟
پاسخ به این پرسشها را میتوان لابهلای صفحات کتاب پس از بیست سال نوشته سلمان کدیور پیدا کرد.
کتاب پس از بیست سال را انتشارات شهرستان ادب در ۷۵۰ صفحه به زینت چاپ آراسته است.
پس از بیست سال، ماجرای فردی به نام سلیم بن هشام را روایت میکند که فرزند یکی از بزرگان شام است و در سپاه معاویه شمشیر میزند و به جنگاوری و هوشمندی و البته پاکی و طهارت مشهور است.
سلیم عاشق دختری به نام راحیل است و به همین خاطر کتاب پس از بیست سال را میتوان یک رمان عاشقانه_تاریخی قلمداد کرد.
کتابی که تاریخش آنقدر جدیست که مخاطب را غرق داستانهای سانتی مانتال عشقی نکند و عاشقانهاش آنقدر با وقار است که مخاطب از خواندن اسامی تاریخی و روایتهای سنگین خسته نشود.
سلیم در کوران حوادث اسلام پس از پیامبر رشد میکند و پیش میرود. این پیشروی روند داستان را هم شکل میدهد و مخاطب با معاویه و دربارش، علی (ع) و مسجدش، عمروعاص و مکرش، مالک اشتر و حقطلبیاش و دهها شخصیت و روایت حقیقی دیگر آشنا میکند.
خیلی نمیخواهم داستان را اسپویل کنم. فقط همینقدر بگویم که داستان زندگی سلیم نقطه مقابل داستان زندگی شمر است و چه لذتبخش است اگر آدم از باطل به دامان حق پناه ببرد.
کتاب پس از بیست سال مملو از دیالوگهای ماندگار است مانند همین جمله معروف که میگوید: اسلامی که به عدالت نرسد، کفری است که لباس تقوا به تن کرده است.
نقدهایی هم البته به داستان وارد است. به عنوان مثال در جایی از کتاب، عمار یاسر در جنگ صفین شمشیر میزند و به یارانش میگوید: کیست که خواستار خرسندی پروردگار خویش است و به زن و فرزند اعتنایی ندارد؟ یارانش هم جملگی میگویند ما و به میدان نبرد سرازیر میشوند.
در حالی که چند صفحه قبلتر، شخصیت اصلی داستان، جنگ صفین را رها میکند تا به دیدار دختر محبوبش برود و او را با خود همراه کند. تازه چندنفر از جنگاوران سپاه عراق مانند مختار هم با او همراه میشوند.
تا جایی که سپاه حق به خاطر راحیل خانم میرود که از سپاه باطل شکست بخورد. نکته دیگر اما همان نقدی است که به سریالهای تلویزیونی وارد است.
شخصیتهایی که نماز خواندنشان دیده نمیشود مگر اینکه عزیزشان در کما باشد. در داستان پس از بیست سال هم که در صدر اسلام اتفاق میافتد و بسیاری از شخصیتهای آن به اسلام ناب محمدی ایمان دارند میبینیم که اصلا نماز خواندن به هیچ مدلی روایت نمیشود.
درحالی که نویسنده تمام توان خود را برای به تصویر کشیدن بوی شکوفههای زیتون و صدای جیرجیرکها و باران سرد پاییزی شام و… صرف کرده است.
اما در کل کتاب پس از بیست سال کتاب خوبیست و پاسخ بسیاری از سوالات ذهنی مخاطب را میدهد و او را با شخصیتهای تاریخی زیادی آشنا میکند.
پایان پیام
نویسنده: محسن فراهانی