زبان آذری و تحولات آن در طی زمان
عکس: نمونهای از سرودههای فهلوی-آذری برگرفته از کتاب سفینه تبریز
به گزارش گلونی آذربایجان جزیی از قلمرو ماد بود.
ماد بزرگ شامل همدان و مناطق همجوار میشد.
طبق روایتی از استرابون آذربایجان به فردی به نام آتروپاتن نسبت داده میشود، آتروپات اسمی ایرانی و به معنی حافظ و نگهبان آتش و بر این منطقه نهاده شده است.
برای دانایی بیشتر در خصوص زبان آذری بدانیم باید به منابع مادی رجوع کنیم که متاسفانه منابع زیادی در دست نداریم.
بازسازی تاریخ مادی با تطبیق آن با فارسی باستان و اوستایی و بعد زبان کهن میانه کمک زیادی به شناخت این زبان میکند.
نکته جالب توجه این است که با توجه به متون متاخر خیلی از دانشمندان بر دخیل بودن واژگان آذری در زمان ارمنی را به دوره پارتها تاکید میکنند چون مناطق ارمنی هم در دوره پارت بخش مهمی از ایران بودند.
بسیاری از پژوهشگران گمان میکنند که زبان آذری بر زبان ترکی فعلی دلالت میکند.
اما اولین کسی که این قضیه را مطرح کرد که زبان آذری در دوره قبلتر از قرن ۱۰ و ۱۱ هجری یک زبان ایرانی بوده احمد کسروی است.
گفتوگوی نیما آصفی با دکتر میثم محمدی با در صفحه اینستاگرام انجمن زبانهای باستانی آژیار
نماشای گلونی را دنبال کنید
زبان آذری یکی از شاخههای زبان ایرانی است
مرحوم ادیب طوسی مقالههای زیادی درباره زبان آذری نوشته است.
یک کلمه از زبان آذری در کتاب فتوح البلدان آمده است که معادل کلمه حائل به معنی آبگیر و جایی که آب در آن جمع میشود، است.
طبق تحقیقات یارشاطر با وجود همهگیری زبان ترکی، جزایری وجود دارد که به زبان آذری ایرانی صحبت میکنند.
به این علت بر آن نام جزیره مینهیم که دور و بر هر روستا یا ده که به زبان ترکی صحبت میکنند مناطق اندک به زبان آذری ایرانی صحبت میکنند.
البته روز به روز از تعداد این روستاها کاسته میشود.
در اوایل دوران اسلامی آن مناطقی که به اسم فهله میشناسیم یک زبان مشترک داشتند و یک زبان واسط که در ادبیات و شعر این منطقه یافت شده، این گونه تلقی میشود که مردم سرتاسر این منطقه زبان واسط را متوجه میشوند.
به طور مثال در مرصاد العباد نجمالدین رازی یک شعری بیان شده و همان شعر به شاعری در آذربایجان نسبت داده شده است.
در حالی که مرصادالعباد در ری نگاشته شده اما شعری از شاعری در آذربایجان در آن به کار برده شده است.
این زبان از اصفهان به ری و از ری به قم و دیگر مناطق گسترش یافته بود و شیوخ صوفیه هم در هنگام منبر رفتن ادبیات منطقه خودشان را به کار میبردند و کسانی که پای منبر آنها بودند حتما این زبان را متوجه میشدند.
ذکر این نکته واجب است که ناد یا نادان در فهلویات کاربرد بسیار زیادی دارد و به معنی معشوق است و در کتاب سفینه تبریز هم درباره ناد و نادان و شرو و شروین مطالبی آمده است.
این در حالی است که در پیش از این کلمه ناد به حدیث نادعلی ربط داده میشد و ناد را اشاره غیر مستقیم در دوران خفقان به حضرت علی(ع) می دانستند اما در نهایت به حقیقت موضوع دست یافته شد.
پایان پیام
نویسنده: فاطمه نصیری راد