نامه ای به پرندگان وراج دم صبح
به گزارش گلونی آفتاب که میزند، پرندهها تا کله همه را نخورند، آروم نمیگیرند.
پرندگان مثلاً محترم سلام
کله صبحی چرا انقدر صحبت میکنید؟ شب تا صبح که خواب بودید، پس اتفاق جدیدی نیفتاده که در مورد آن صحبت کنید. خیلی بعید است که در مورد خوابهای شب قبل داستان بسرایید، اما خوب به هر حال این هم جزو احتمالات هست.
اصلاً فرض میکنیم خوابهایتان را برای هم تعریف میکنید، مگر یک گنجشک با ۲۰ گرم وزن چقدر میتواند خواب ببیند که آن همه در موردش صحبت کند.
خوب جوجه حسابی، شما فوقش یا کابوس دیدهای که گربه یک لقمه چپت کرده یا مثلاً یک کلاغی به شما حمله کرده است.
اگر هم رویای خوشبختی دیده باشی، یا در مورد سرزمینی است که لب پنجره تمام خانهها همیشه ارزن ریخته و تا ارزنها کم میشوند صاحبخانه دوان دوان میرود ارزن جدید میریزد یا مثلاً خواب میبینی که همسر مورد علاقهات را پیدا کردی و با یک سری آت و آشغال با هم چیزی شبیه لانه ساختید و به سلامتی جوجهدار شدید.
نامه ای به پرندگان وراج دم صبح
خوب اینها همش چهار مورد هستند؛ فرض کنیم دو تا سه مورد از خوابهایتان را هم جا انداخته باشم. آخرش میشود هفت نوع خواب. خوب این هفت تا را در عرض یک هفته باید تمام کنید دیگر! چرا در هفته دوم باز هم کله صبحی حرف میزنید؟
اگر چیزی برای حرف زدن یا خندیدن هست، بگویید ما هم بخندیم.
شاید هم هر صبح حافظهتان پاک میشود و دوباره آفتاب را میبینید و هیجانزده میشوید و به بغلدستیتان یک سقلمه میزنید و میگویید: «ببین چه نوری داره این. چه قشنگه»
بعد دوباره شب که میخوابید حافظهتان مثل ورق دفتر نقاشی، سفید میشود و فردا صبح بغلدستیتان به شما سقلمه میزند و میگوید:«ببین چه نوری داره این. چه قشنگه»
خوب درد و «ببین چه نوری داره این. چه قشنگه»، کوفت و «ببین چه نوری داره این. چه قشنگه»، ای خدا از سر تقصیرات شما نگذرد با این «ببین چه نوری داره این. چه قشنگه» گفتنتان.
خیر سرتان بروید مدرسه، چهار کلمه سواد یاد بگیرید، بعد بالای لانهتان یک کاغذ بچسبانید که «دیروز هم آفتاب به هم قشنگی بود. لازم نیست مثل ندید پدیدا ذوق الکی نشون بدی.»
بعد هم مثل آدم بروید دنبال بدبختیهایتان.
بروید سرکار تا رئیس بداخلاقتان، حالتان را بگیرد. بروید بازار برای زن و بچه چیزی بخرید، بعد ببینید دو زار ته جیبتان نیست، به زمین و زمان ناسزا بگویید. بروید الکی ادامه تحصیل بدهید که بیکاری از یادتان برود.
خلاصه این همه کار هست برای آنکه جلوی این ذوقمرگزدگی دم صبحتان را بگیرید؛ فقط باید کمی خلاقیت داشته باشید.
پایان پیام
نویسنده: یاسمن سعادت