سلسله قاشق چسبیدگان و تحول ناگهانی دنیا
به گزارش گلونی، حدود هفتصد سال پیش در حوالی خاورمیانه قومی بودند که مرتب سعی داشتند قاشق به خودشان بچسبانند.
به گزارش مورخان، در آن سالها بیماری هولناکی در کل کره زمین پخش شده بود که دانشمندان هم از پس آن برنمیآمدند. اما این بیماری به اصطلاح هولناک، همان کرونای خودمان است که واکسنش را همراه با واکسن ب ث ژ برای نوزادانمان میزنند.
ظاهراً مردم آن زمان، بهره هوشی پایینی داشتند؛ لذا از انجام سادهترین کارها مانند جداکردن ایزوتوپهای ۲۳۵ و ۲۳۸ اورانیوم در حیاط خانهشان هم عاجز بودند.
حتی به گفته تاریخنویسان در آن زمان نرمافزاری به نام کلاف پالس یا چیزی شبیه این را ساخته بودند که با آن میتوانستند ۸۰۰۰ نفری در یک اتاق مجازی با هم حرف بزنند و آنقدر بیچاره و فلکزده بودند که از همین موضوع ساده شگفتزده شده و حتی میترسیدند آن را فیلتر کرده و از چنگشان درآورند.
از موضوع اصلی خارج نشویم. در آن زمان پس از تزریق اولین واکسنها، عدهای ترغیب شدند که به خودشان قاشق بچسبانند. قضیه تا آنجا پیش رفت که اگر قاشق به فردی نمیچسبید، نمیتوانست در هیچگونه انتخاباتی شرکت کرده و حق شهروندی از وی سلب میشد.
شایعاتی هم وجود دارد که به کسانی که قاشق به آنها نمیچسبید زن نمیدادند و حتی استخدامشان هم نمیکردند، زیرا معتقد بودند اینها افرادی بدشگون بوده و تورم روزافزون آن زمان به خاطر همین موجودات قاشقنچسب منحوس است.
این سلسله از جایی رو به انحطاط نهاد که عدهای قاشقهای نَشُسته به خود چسباندند.
این قاشقهای چرک که به بدن عدهای چسبیده بود، موجب بروز بیماری جدیدی به نام «قاشقکی» شد که در اثر آن بیش از ۲ میلیارد نفر از مردم دنیا در عرض یک ماه تلف شدند.
عوارض این بیماری مشتمل بر «تمایل به شرکت در مهمانیها و عروسیها و خوردن باقالیپلو، ژلهخیارشور و سوشی همراه با هم»، «تمایل به فحاشی و کتک زدن مردم به خاطر سپر به سپر شدن با ماشین جلویی»، «رغبت بیش از حد به کندن برگ شمشادها هنگام گپ زدن با فامیل وسط خیابان»، بود.
متأسفانه این بیماری بسیار واگیردار بود؛ به طوری که حتی اگر همسایه دو تا کوچه آنطرفتر این بیماری را داشت، با وجود بستن تمام سوراخ سمبههای خانهتان، باز هم «قاشقکی» شما را پیدا میکرد.
هیچ سندی مبنی بر اینکه چگونه این بیماری از بین رفت وجود ندارد؛ اما پس از مردن آن ۲ میلیارد نفر، به یکباره تمام مشکلات از بین رفت. به گونهای که خروسها برای کمک به مرغها، تخم میگذاشتند؛ به هر آدمیزادی از بدو تولد دکترای افتخاری داده میشد.
کباب کوبیده و نان زیر آن همراه با تهدیگ ماکارونی و سیبزمینی سرخکرده به طور رایگان بین همه مردمان کره زمین پخش میشد و این درحالی بود که هیچکس مشکل چربی خون پیدا نمیکرد.
هیچ انسانی قبل از مراسم عروسی، جوش نمیزد.
هیچ کسی در جای اشتباه سرمایهگذاری نمیکرد و همه در بورس سود میکردند. با اینکه نرخ سود بانکها بالا بود ولی تولیدکنندهها هم مدام سود میکردند و در عین حال قیمتها هم بالا نمیرفت ولی حقوقها مدام افزایش داشت.
خلاصه آنکه بعد از سقوط سلسله قاشق چسبیدگان، به یکباره دنیا متحول شد و هر جُنبَنده و نَجُنبَندهای یک نفس راحت کشید.
پایان پیام
نویسنده: یاسمن سعادت