یونان باستان و داستان های اساطیری آن
به گزارش گلونی از حدود ۱۹۰۰ پیش از میلاد اقوام یونانی زبان از قفقاز به شبهجزیره جنوب اروپا که امروزه آن را یونان میخوانیم، مهاجرت کردند.
از آنجایی که این شبه جزیره از سه جهت به دریا (ایونی، اژه و مدیترانه) منتهی میشد، ساکنین آن درصدد تجارت با دیگر اقوام چون اقوام ساکن در آسیای صغیر و آفریقای شمالی برآمدند و در گیر و دار این تجارتها همراه کالا فرهنگ، اعتقادات و خط آن اقوام را نیز به سرزمین خود بردند.
به عنوان مثال احتمال میرود که یونانیان باستان الفبا را از فنیقیها در جنوب سوریه امروزی گرفته باشند.
داستانهای اساطیری و اسطورهها در این فرهنگ نقش به سزایی داشتند و امروزه نیز در اذهان ما اسطورههای یونانی نقش پررنگی دارند.
این داستانها هویت عام این کشور را رقم زدهاند و از زمان ظهورشان در سده ۸ پیش از میلاد از طریق اشعار حماسی هومر، تاثیر به سزایی در هنر، موسیقی و ادبیات اروپای غربی داشتند. گوشهای از این اشعار به خدایان المپنشین میپرداخت و آنان را معرفی میکرد.
کوه المپ در یونان به واسطه ارتفاعی که داشت، برای انسان باستانی جایگاه خدایان به حساب میآمد.
یونان باستان و داستان های اساطیری آن
در آثار باقی مانده ایزدان و ایزدبانوهای المپ که فرزندان نسل تایتانها از نسلهای اولیه خدایان یونان بودند، با معایب انسانی وصف شدهاند.
سنت داستانگویی در بین یونانیان باعث رواج اعتقاد به اسطورهها شد و این اعتقاد یونانیان به ایزدها در بین سالهای ۸۰۰ و ۳۳۰ پیش از میلاد به اوج خود رسید و هر یک از شهرهای یونانی صاحب اسطوره، قهرمان و جشنهای ویژه خود بود.
البته رواج فرهنگ شفاهی در این سرزمین به آن معنا نبود که مردم از سواد خواندن و نوشتن برخوردار نبودند.
در سده ۵ پیش از میلاد بیش از نیمی از جمعیت بزرگسال و مذکر آتن میتوانستند بخوانند و بنویسند.
از دیگر مسائل معروف تاریخ یونان دموکراسی آن است. اما دموکراسی یونان، یک دموکراسی نیمبند بود که عملا واقعیت نداشت و جامعه آن اساسا جامعهای مردانه محسوب میشد.
با اینکه عدهای از مهمترین و قویترین شخصیتهای اسطورهای یونان زن هستند، اما این تنها مردان بودند که خرد (لوگوس) بخ آنان تعلق داشت و آنان بودند که تصمیمگیرندگان واقعی جامعه بودند و زنان همراه با بردگان به حاشیه رانده میشدند.
یونان حتی بعد از اینکه به دست فیلیپ دوم مقدونی افتاد و بعد از دو سده به امپراتوری پیوست، باز هم گذارههای قدرتمند فرهنگی خود را رها نکرد و حتی آنها را به فرهنگ رومی نیز صادر کرد و با نامهای متفاوت در آن فرهنگ جدید به زیست خود ادامه داد.
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید