خط فقر ده میلیون تومانی را کجای دلمان بگذاریم؟
به گزارش گلونی رئیس کمیته امداد به رسیدن خط فقر به درآمد ده میلیون تومان خبر داد.
مرتضی بختیاری در دومین هماندیشی ملی پیادهسازی راهکارهای مقابله با فقر اقتصادی گفت: «برآوردها نشاندهنده آن است که به طور متوسط در دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۳۳ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر چند بعدی قرار گرفتهاند و خط فقر از ۹۵۰ هزار تومان در سال ۱۳۹۰ به ۱۰ میلیون تومان در سال ۱۳۹۹ رسیده است».
وی اظهار کرد: «از منظر قران کریم اگر فقر برای فرد یا جمعی پیش آید باید آن را حالت اضطراری تلقی کرد که لازم است به زودی رفع شود و نباید کسانی در جامعه اسلامی برای همیشه فقیر باشند، بلکه باید خود فقیر و افراد جامعه تلاش کنند تا فقر را برطرف و حاکمیت نیز با بهرهگیری از الگوی حکمرانی خوب و هوشمند و ظرفیتسازی در کاهش فقر منشأ اثر باشد».
گمانم لازم نیست مسئولان خط فقر را به ما مردم یادآوری کنند.
کافی است همان لحظه که حقوق کارمندیمان واریز شد، یا حقالزحمه روزمزد کارگریمان را گرفتیم، یا آخر ماه حساب و کتاب فعالیت کارآفرینیمان را درآوردیم، به اولین فروشگاه مواد غذایی، یا میوه فروشی برویم.
تازه در این روزگار تورم و رکود و کرونا، باید خوششانس باشیم که کارمند، معلم، یا کارگر جایی باشیم و حقوق بخور نمیری سفرهمان را باز نگاه دارد.
خط فقر ده میلیون تومانی
ده میلیون تومان خط فقر شاید برای بعضیها پول خرد باشد، اما هنوز برای خیلیها همطراز من که روزگاری نه چندان دور، جزو دهکهای متوسط و نیمهمرفه این جامعه بودیم، پول زیادی است.
برای منی که نویسنده روزمزدم. نه یارانه میگیرم. نه سهمیه بنزین دارم. نه در اداره دولتی کار میکنم. نه حقوقی از جایی سر ماه به حسابم واریز میشود.
برای منی که به جای تامین هزینه بیمه و کم کردن از نگرانی دوران کهولت، باید برای تامین نیازهای اولیه زندگی روزمره خودم را به آب و آتش بزنم.
وای به حال آنها که از من نوعی، دهکشان پایینتر بوده و این روزها نمیدانم لابد نان را قسطی میخرند و گوشت و میوه و لبنیات و دارو را از بچههایشان باید به خواب ببینند.
این ملت دیگر بیشتر از آنها که دستشان به دهنشان میرسد، فقیر دارد.
آقایان متولی اقتصاد و کار و رفاه و … کلاهشان را بالاتر بگذارند.
ما اینجا یک ملتیم که روی نفت و معدن و تمدن و فرهنگی ثروتمند و ثروت آفرین، روز به روز داریم فقیرتر میشویم.
با درایت شما، هر روز سرمایههای فرهنگی و منزلت اجتماعیمان را در بالا پایین رفتن اعداد و ارقام، از دست میدهیم.
و تنها چیزی که برایمان مانده ته مانده عزت نفسی است که از پدران و مادرانمان آموختهایم.
نکند میخواهید آخرین داشته ما را نیز به تاراج ببرید؟
پایان پیام
نویسنده: آرزو قدوسی