کتاب سرگذشت ندیمه و به تصویر کشیدن ویران شهر
به گزارش گلونی هیچکس نمیداند شاید به قول همان شعر معروف روزی در جایی از این کره خاکی زنی که پای آرزوهایش بسته شده، دختری بهدنیا بیاورد و آن دختر دنیایی بسازد که سالهای سال بعداز آن هم زنانی مثل من درباه او بنویسند و زنان و مردانی چون شما درباره او بخوانند.
چه کسی باور میکرد از خاکستر زنانی که در دوران سلطه حکومت دینی پیورتینها در کمبریج به جرم جادوگری کشته شدند، زنی چون مارگارت اتوود برخیزد و با الهام از رنجی که در آن روزگار بر مردم رفته، داستانی بگوید که همه ما را میخکوب و هراسان کند.
داستانی که در سال ۱۹۸۵ میلادی منتشر شد؛ سالی که گروههای محافظهکار شروع کردند به تاختن به دستاوردهای جنبش آزادی زنان، خصوصا در آمریکا.
اتوود آیندهای را متصور میشود که در آن پس از جنگهای هستهای و کاهش نرخ زادوولد محافظهکارانِ مخالف با جنبش زنان به برتری دستیافتند و ضمن نابودکردن تلاشهای این دسته، بهمنظور برابری، با از بین بردن هویت مستقل زنان، آنها را به زهدانهایی دوپا تبدیل کردند که بهدنبال تجاوزهای سازمانیافته مسئولیت افزایش جمعیت روبهافول گیلیاد را برعهده داشته و کاملاً تابع و مطیع مرداناند.
این محافظهکاران با راهاندازی کودتایی، حکومتی دینی و بنیادگرا با عنوان جمهوری گیلیاد تشکیل دادند که در آن همه افکار، اعمال و انگیزهها تحت نظر رژیمی است که تنی چند از مردان با الهام از ماجرای حضرت یعقوب درکتاب مقدس آن را اداره میکنند.
مردانی که زنان را براساس تواناییشان در خدماترسانی به طبقات اجتماعی مجزا با یونفرمهای مناسب هر طبقه تقسیم کردهاند.
در این رمان ادبیات گمانهزن به چشم میخورد؛ گونهای داستانی که آینده را به تصویر میکشد و عموماً در آن آرمانشهر یا ویرانشهر بهتصویر کشیده میشود.
اتوود در این رمان ویرانشهری را برای ما مجسم کرده که حاصل تن دادن به نحوه اعمال قدرت ناعادلانه است و ازاینطریق به جامعه خویش هشدار میدهد که راهی که پیش گرفتهاند درنهایت به چنین ویرانهای ختم خواهد شد.
کتاب سرگذشت ندیمه را آنلاین مطالعه کنید
نقد سریال سرگذشت ندیمه را بخوانید
پایان پیام
نویسنده: کیمیا قنبری
خرید از سایتهای معتبر با کد تخفیف گلونی
کلیک کنید